کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیروی مرکزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
central force
نیروی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که جهت آن به سوی مرکز یا خلاف آن است و مقدارش فقط به فاصله از مرکز بستگی دارد
-
واژههای مشابه
-
attractive forc
نیروی ربایشی، نیروی جاذبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ربایش
-
dissipative force
نیروی اتلافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← نیروی ناپایستار
-
electroweak interaction
نیروی الکتروضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنشی که نتیجۀ ترکیب برهمکنش ضعیف و برهمکنش الکترومغناطیسی است
-
wind force
نیروی باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی ناشی از باد وارد بر یک سازه یا جسم متناسب با مجذور سرعت باد
-
restoring force
نیروی بازگرداننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرو یا مجموعهای از نیروها که در جهت عکس یک نیرو یا مجموعهای از نیروها و به اندازۀ آن/ آنها اثر میکند تا سامانهای را که جابهجا شده است به وضعیت تعادل بازگرداند
-
Beaufort force
نیروی بوفورت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] عددی مطابق مقیاس باد بوفورت که نشانگر مقدار سرعت باد است متـ . عدد بوفورت Beaufort number
-
conservative force
نیروی پایستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که کار آن در جابهجایی جسم از نقطهای به نقطۀ دیگر مستقل از مسیر است
-
fictitious force
نیروی پنداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که در دستگاه مختصات شتابدار یا دستگاه چرخان در نظر گرفته میشود تا قانونهای نیوتون قابل استفاده باشد
-
exchange force
نیروی تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی غیرکلاسیک مربوط به برهمکنش تبادلی که براثر جفتشدگی متغیرهای اسپینی و فضایی ایجاد میشود
-
brake force
نیروی ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیرویی که موجب کاهش سرعت وسیلۀ نقلیه یا قطار میشود
-
نیروی جاذبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ربایش
-
adhesive force
نیروی چسبندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] عاملی که موجب چسبیدن اجسام به یکدیگر شود
-
many-body force
نیروی چندجسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که دو یا چند جسم به یک جسم واحد وارد میکنند