کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیتروژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نیتروژن
/nitrožen/
معنی
عنصر گازی بیرنگ و بیبو که تقریباً چهارپنجم هوا را تشکیل میدهد و در تهیۀ مواد منفجره و کودهای شیمیایی به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیتروژن
لغتنامه دهخدا
نیتروژن . [ رُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) ازت . رجوع به ازت شود.
-
نیتروژن
فرهنگ فارسی معین
(رُ ژِ) [ فر. ] (اِ.) ازت .
-
نیتروژن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: nitrogèn] (شیمی) nitrožen عنصر گازی بیرنگ و بیبو که تقریباً چهارپنجم هوا را تشکیل میدهد و در تهیۀ مواد منفجره و کودهای شیمیایی به کار میرود.
-
نیتروژن
دیکشنری فارسی به عربی
نتروجين
-
واژههای مشابه
-
nitrogen fixation, dinitrogen fixation
تثبیت نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تبدیل نیتروژن جوّ به یک ترکیب مفید ازطریق فرایندهای شیمیایی یا قوس الکتریکی
-
nitrogen balance, balance of nitrogen
تراز نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تفاوت میان مقدار نیتروژن مصرفی و نیتروژن دفعشده
-
nitrogen cycle
چرخۀ نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چرخۀ فرایندهایی در طبیعت که در آنها نیتروژن و ترکیبات آن به یکدیگر تبدیل میشوند
-
positive nitrogen balance
تراز مثبت نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حالتی که در آن مقدار نیتروژن مصرفی بیشتر از نیتروژن دفع شده است
-
negative nitrogen balance
تراز منفی نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حالتی که در آن مقدار نیتروژن مصرفی کمتر از نیتروژن دفع شده است
-
nitrogen conversion factor
ضریب تبدیل نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ضریبی که با ضرب کردن آن در میزان کل نیتروژن موجود در یک مادۀ غذایی، میزان پروتئین آن محاسبه میشود
-
دارای نیتروژن با ظرفیت بالا
دیکشنری فارسی به عربی
نتريکي
-
F.U.N dating
تاریخگذاری فلوئورـ اورانیم ـ نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اصطلاحی عام برای توصیف روشهای تاریخگذاری فلوئوری و اورانیمی و نیتروژنی
-
جستوجو در متن
-
nitrogenized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیتروژن، با نیتروژن ترکیب کردن، تبدیل به ازت کردن، دارای نیتروژن کردن