کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نیت
/niyyat/
معنی
قصد؛ عزم؛ آهنگ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آهنگ، اندیشه، باطن، ضمیر، عزم، عزیمت، غرض، فکر، قصد، مراد، مقصد، میل، نقشه
برابر فارسی
آهنگ، خواست، خواسته
فعل
بن گذشته: نیت کرد
بن حال: نیت کن
دیکشنری
intent, intention, notion, office, resolution, spirit, tenor, thought, will
-
جستوجوی دقیق
-
intention 2
نیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدف یا طرحی که با توجه به توانمندی یک کشور برای اجرای راهکاری معین انتخاب میشود
-
نیت
لغتنامه دهخدا
نیت . [ ن َ ] (ع مص ) خمیده و پیچان رفتن از ضعف . (منتهی الارب ) (آنندراج ). متمایل و خمیده گشتن بر اثر ضعف . (از اقرب الموارد).
-
نیت
لغتنامه دهخدا
نیت . [ نی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر کهنه بخش حومه ٔ شهرستان قوچان در 12هزارگزی غرب قوچان و 11هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ قدیمی قوچان به شیروان ، در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 472 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصول عمده اش غلات و انگور و شغل اهالی...
-
نیت
لغتنامه دهخدا
نیت . [ نی ی َ / ی َ ] (از ع ، اِ) اراده .(غیاث اللغات ). عزم . قصد. آهنگ . اراده . اندیشه . نوی . آنچه از قصد که به دل گیرند. طیة. طویت . (یادداشت مؤلف ). نیة. ج ، نیات . رجوع به نیة شود : بدان نیت که مر او را به مکه بازبردبکند و اینک باما همی برد ...
-
نیت
واژگان مترادف و متضاد
آهنگ، اندیشه، باطن، ضمیر، عزم، عزیمت، غرض، فکر، قصد، مراد، مقصد، میل، نقشه
-
نیت
فرهنگ واژههای سره
آهنگ، خواست، خواسته
-
نیت
فرهنگ فارسی معین
(نِ یَّ) [ ع . نیة ] (اِ.) مراد، مقصود، هدف .
-
نیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نیَّة، جمع: نیّات] niyyat قصد؛ عزم؛ آهنگ.
-
نیت
دیکشنری فارسی به عربی
س , فکرة , نية , هدف
-
واژههای مشابه
-
war intention
نیت جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدف یا طرحی که با توجه به توانمندیهای یک کشور بهمنظور تهیۀ یک راهکار معین برای اجرای جنگ پیریزی میشود
-
commander intention
نیت فرماندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بیان مختصر و کوتاهی از منظور فرماندهی که بر مبنای آن فرایند طرحریزی عملیات توسط ستاد فرماندهی انجام میشود
-
سوء نیت
فرهنگ واژههای سره
بداندیشی، بدسگالی، کج اندیشی
-
نیت کردن
فرهنگ فارسی معین
(یَّ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) قصد کردن ، آهنگ کردن ..
-
حسن نیت
لغتنامه دهخدا
حسن نیت . [ ح ُ ن ِ نی ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوش نیتی . پاک نیت بودن . مقابل سؤنیت .