کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیایشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیایشگاه
لغتنامه دهخدا
نیایشگاه . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) عبادتگاه . جای نیایش و عبادت کردن و دعا خواندن . پرستشگاه .
-
واژههای مشابه
-
household shrine
نیایشگاه خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پرستشگاهی کوچک در یک پستو یا بر روی یک رف شامل مجموعهای از تصاویر و پیکرکهای پیشکششده به یکی از خدایان رسمی یا به خدایی خانوادگی یا محلی یا به نیاکانی که جنبۀ خدایی یافتهاند
-
yard shrine
نیایشگاه روباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پرستشگاهی در محوطۀ باز که در آن اثر یا آثاری آیینی و مقدس بر روی یک پایه یا تاقچه قرار داده میشود
-
جستوجو در متن
-
آتشکده
فرهنگ فارسی معین
(تَ کَ دِ) (اِمر.) جایی که زردشتیان آتش مقدس را در آن نگه داری کنند، نیایشگاه زرتشتیان ، آذرکده ، آتشگاه .
-
نورگاه
لهجه و گویش گنابادی
norgah در گویش گنابادی ، گبری به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق میشده است.
-
نورگاه
واژهنامه آزاد
نورگاه:(norgah) در گویش گنابادی (گبری) به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق می شده است.
-
نیایشگه
لغتنامه دهخدا
نیایشگه . [ ی ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) نیایشگاه . نیایشخانه . عبادتگاه . معبد : برهمن چنین گفت کاین جایگاه نیایشگه ماست در سال و ماه .اسدی .