کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیاگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نیاگان
/niyāgān/
معنی
= نیاکان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیاگان
لغتنامه دهخدا
نیاگان . (اِ) نیاکان . رجوع به نیاکان شود.
-
نیاگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) niyāgān = نیاکان
-
جستوجو در متن
-
نیاکان
واژگان مترادف و متضاد
آباء، اجداد، اسلاف، پدران، نیا، نیاگان ≠ اخلاف
-
عصام
لغتنامه دهخدا
عصام . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن شهبربن حارث بن ذبیان بن عذرة. از سواران و فصیحان عرب در دوره ٔ جاهلیت . در مورد کسانی که شرافت را با اکتساب و نه به اصل و نسب به دست آورده اند، به وی مثل زنند و گویند: «کن عصامیاً و لاتکن عظامیاً»؛ یعنی به شرافت خود فخر و مب...
-
دیواستی
لغتنامه دهخدا
دیواستی . (اِخ ) دیواشتی . دیوشتی . دیواشتج . ضبط درست نام وی دیواستی واز نیاگان خاندان معروف میکالیان یا آل میکال در ایران بوده ، است . در نسبت خاندان میکالیان نام وی را «شور» چهارم ضبط کرده اند در کتابهای فارسی و تازی این کلمه ٔ دیواستی را به اشکال...
-
دهر
لغتنامه دهخدا
دهر. [ دَ ] (ع اِ) روزگار دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). باطن روزگار که بدان ازل و ابد متحد می شوند. (از تعریفات جرجانی ). زمانی که نهایت نداشته باشد. (مقدمه ٔ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 2). زمان بیکران از ازل تا ابد. زمان نامتناهی ...
-
لبیبی
لغتنامه دهخدا
لبیبی . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرای معروف اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است و مسعودسعد وی را اوستاد و سیدالشعرا خوانده در قصیدتی بمطلع:بنظم و نثر گر امروز افتخار سزاست مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست آنجا که گوید و مصراعی از لبیبی تضمین کند:بد...