کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیاشامیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیاشامیدن
لغتنامه دهخدا
نیاشامیدن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آشامیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به آشامیدن شود.
-
جستوجو در متن
-
ناشامیدن
لغتنامه دهخدا
ناشامیدن . [ دَ ] (مص منفی ) نیاشامیدن . ناآشامیدن . مقابل آشامیدن . رجوع به آشامیدن شود.
-
نانوشیدن
لغتنامه دهخدا
نانوشیدن . [ دَ ] (مص منفی ) نیاشامیدن . مقابل نوشیدن . رجوع به نوشیدن شود.
-
ننوشیدن
لغتنامه دهخدا
ننوشیدن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) ننیوشیدن . مخفف ننیوشیدن است .(یادداشت مؤلف ). رجوع به نیوشیدن شود : تو چه دانی تا ننوشی قالشان زآنکه پنهان است بر تو حالشان . مولوی .|| مقابل نوشیدن . نیاشامیدن .
-
قموه
لغتنامه دهخدا
قموه . [ ق ُ ] (ع مص ) بالا بردن سر را و نیاشامیدن آب را، لغتی است در قمح . || فرورفتن گاهی و بالا آمدن گاهی دیگر. (اقرب الموارد). || فروبردن چیزی را در آب چنانکه سر آن گاه در آب رود و گاه از آب برآید. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
-
اعافة
لغتنامه دهخدا
اعافة. [ اِ ف َ ] (ع مص ) خداوند شتران عیوف شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کراهت داشتن شتران کسی از آب و نیاشامیدن آن را. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). خداوند شتران عیوف شدن و عیوف شتر تشنه که آب را بوی کند و ننوشد. (آنندراج ).