کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیاز احساس شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کانی نیاز
لغتنامه دهخدا
کانی نیاز. (اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه ٔفیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در شش هزارگزی خاور سقز و 3 هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ سقز به میاندوآب . ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر و دارای 200 تن سکنه است . از چشمه و رودخانه مشروب میشود و محصولات...
-
water demand, water requirement
نیاز آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار آب مورد نیاز برای مصارف مختلف
-
information need
نیاز اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ناآگاهی یک شخص در پاسخ به پرسشی خاص که به کاوش برای پاسخیابی منجر میشود
-
نیاز انرژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← نیاز کارمایهای
-
dietary requirement
نیاز رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حداقل مقدار مورد نیاز مواد غذایی بهدستآمده از یک رژیم غذایی که برای حفظ سلامت بدن لازم است
-
daily requirement
نیاز روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حداقل مقدار مواد غذایی که بدن در طول یک شبانهروز برای جلوگیری از بروز کمبودهای تغذیهای به آن نیاز دارد متـ . نیاز روزانۀ کمینه minimum daily requirement, MDR
-
nonfastidious
کمنیاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] باکتریهایی که به تغذیۀ پیچیده نیاز ندارند
-
requirements acquisition
گردآوری نیاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مرحلۀ قبل از طراحی نرمافزار که در آن همۀ نیازهای سامانۀ نرمافزاری جمعآوری میشود
-
نیاز بلاغ
لغتنامه دهخدا
نیاز بلاغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآبادبخش قروه ٔ شهرستان سنندج . در 41 هزارگزی شمال قروه و 3 هزارگزی شمال گزل قایه . در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 357 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری و بافت...
-
نهفته نیاز
لغتنامه دهخدا
نهفته نیاز. [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) که فقیر و نیازمند است اما روی سؤال ندارد. بینوای منیعالطبع. صاحب ِ کیسه ٔ خالی و همت عالی : و گر بی پدر کودکانند نیزاز آن کس که دارد نخواهند چیزبود مام کودک نهفته نیازهمی دارد آن تنگی خویش راز....
-
نیاز داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) محتاج بودن .
-
نیاز کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص ل .) درخواست کردن ، التماس نمودن .
-
تب نیاز
لغتنامه دهخدا
تب نیاز. [ ت َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بهمین صورت در دو بیت از خاقانی آمده و تعریفی برای آن در فرهنگ ها دیده نشد : تا خون نگشادم از رگ جان تب های نیاز من نبستی .خاقانی .او شیر و نیستانش دواتست لاجرم برَّد تب نیاز به نیشکر سخاش .خاقانی (دیوان چ...
-
شاه نیاز
لغتنامه دهخدا
شاه نیاز. (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 58 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
صاحب نیاز
لغتنامه دهخدا
صاحب نیاز. [ ح ِ ] (ص مرکب ) نیازمند : سکندر به آن خلق صاحب نیازببخشید و بخشودشان برگ و ساز.نظامی .