کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیازمندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نیازمندی
/niyāzmandi/
معنی
۱. احتیاج؛ محتاج بودن به چیزی.
۲. تهیدستی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
احتیاج، افلاس، بینوایی، حاجت، دربایست، فاقه، فقر ≠ بینیازی، غنا
دیکشنری
need, neediness, privation
-
جستوجوی دقیق
-
نیازمندی
لغتنامه دهخدا
نیازمندی . [ م َ ] (حامص مرکب ) احتیاج . حاجتمندی . بی نوائی . فقر. نیازمند بودن . رجوع به نیازمند شود : آنگاه رسی به سربلندی کایمن شوی از نیازمندی . نظامی . || اشتیاق . شوق : بیش است به تو نیازمندی چندانکه تو بیش می کنی ناز. عطار.حال نیازمندی در وصف...
-
نیازمندی
واژگان مترادف و متضاد
احتیاج، افلاس، بینوایی، حاجت، دربایست، فاقه، فقر ≠ بینیازی، غنا
-
نیازمندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) niyāzmandi ۱. احتیاج؛ محتاج بودن به چیزی.۲. تهیدستی.
-
نیازمندی
دیکشنری فارسی به عربی
حاجة , ضرورة , متطلب
-
واژههای مشابه
-
movement requirement
نیازمندیهای جابهجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نیازهای اعلامشده و زمانبندیشدۀ مربوط به نقلوانتقال یگانها و کارکنان و تجهیزات برای جابهجایی از مبدأ مشخص به مقصد مشخص
-
جستوجو در متن
-
needgates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیازمندی ها
-
needfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیازمندی
-
thingliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیازمندی
-
neediness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیازمندی
-
necessariness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیازمندی
-
حاجتمندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] hājatmandi نیازمندی، احتیاج.
-
خودکفایی
واژگان مترادف و متضاد
استغنا، بینیازی، خودبسندگی ≠ نیازمندی
-
اعسار
واژگان مترادف و متضاد
افلاس، نیازمندی، ورشکستگی