کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نیاح
معنی
[ ع . ] 1 - (مص ل .) گریه و زاری کردن ، شیون کردن بر مرگ کسی . 2 - (اِمص .) گریه و زاری ، شیون .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیاح
لغتنامه دهخدا
نیاح . (ع مص ) گریه و ماتم نمودن زن به آواز بلند بر شوی . (از منتهی الارب ). نوح . نواح . نیاحة. مناح . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به نَوح شود. || (اِ) گریه . زاری . شیون . (فرهنگ فارسی معین ).
-
نیاح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص ل .) گریه و زاری کردن ، شیون کردن بر مرگ کسی . 2 - (اِمص .) گریه و زاری ، شیون .
-
جستوجو در متن
-
نیاحة
لغتنامه دهخدا
نیاحة. [ ح َ ] (ع اِمص ) نوحه گری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) نوحه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نوح . مناح . نیاح . نواح . (اقرب الموارد). رجوع به نَوح و نیاح شود.
-
نواح
لغتنامه دهخدا
نواح . [ ن ُ ] (ع مص ) گریه و ماتم نمودن به آواز بلند. (از آنندراج ). نوح . نیاح . نیاحة. مناحة. (از اقرب الموارد). رجوع به نیاحة شود.
-
مناح
لغتنامه دهخدا
مناح . [ م َ ] (ع مص ) گریه و ماتم نمودن به آوازبلند بر شوی . نوح . نُواح . نیاح . نیاحة [ ح َ ] . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . [ ن َ ] (ع مص ) نوحه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ). گریه و ماتم نمودن به آواز بلند بر شوی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). به بانگ بلند و عویل و جزع گریستن بر شوی خود. (از اقرب الموارد). نواح . نیاحة. مناحة. (متن اللغة) (اقرب الموا...