کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیا(جمع نیاکان) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پری نیا
لغتنامه دهخدا
پری نیا.[ پْری / پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) پرنده ای از تیره ٔ گنجشکان دانتی رستر از خانواده ٔ لوسی نیده که در آسیای شرقی و گنگبار (بحرالجزائرهای ) این حدود منتشرند.
-
بیا / نیا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bure/ nure طاری: bore/ mato طامه ای: bure / nayu طرقی: bore/ mayo کشه ای: bore/ nayo نطنزی: bure/ naye / nevu
-
هم نیا
واژهنامه آزاد
(اِ. مر.) [هم+ نیا] دارای جد مشترک.پسر عمو/دایی یا عمه/خاله.
-
دل نیا
واژهنامه آزاد
آگاه
-
یمینی نیا
واژهنامه آزاد
نسبت اجدادی است
-
جستوجو در متن
-
کآن
لغتنامه دهخدا
کآن . (موصول + ضمیر اشاره ) گاه در رسم خط فارسی «که ٔ»موصول با اسم اشاره ٔ آن یا این یا برخی از حروف اضافه یا ضمایر به صورت کاف تنها درمی آید و با کلمه ٔ پس از خود ترکیب می شود بدینسان : کان ، کاین ، کز، کش ، کت (که آن ، که این ، که از، که اش ، که ات...
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ضمیر، ص ) اسم اشاره بدور، چنانکه «این » اسم اشاره به نزدیک است . ج ، آنان ، آنها. و گویند آنان مخصوص بذوی الروح و آنها در غیرذوی الروح و هم در ذوی الروح مستعمل است : نزد آن شاه زمین کردش پیام داروئی فرمای زامهران بنام . رودکی .آمد آن نوبهار توب...