کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نگین سایی
لغتنامه دهخدا
نگین سایی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل نگین سای . حکاکی .
-
نگین گر
لغتنامه دهخدا
نگین گر. [ ن ِ گ َ ] (ص مرکب ) فَصّاص . (یادداشت مؤلف ).
-
طالب نگین
لغتنامه دهخدا
طالب نگین . [ ل ِ ن ِ ] (ص مرکب ) خواهان نگین و نگین دار. و مجازاً آراسته به نشانه های پادشاهی : ای بتو صاحب درفش ، چتر فریدون ملک وی ز تو طالب نگین ، دست سلیمان دین .خاقانی .
-
سلیمان نگین
لغتنامه دهخدا
سلیمان نگین . [ س ُ ل َ / ل ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) چون نگین سلیمان . آنکه نگین او چون نگین سلیمان باشد. کنایه از قدرت بسیار : سیمرغ دولت از فزع دیوگوهران در گوهر حسام سلیمان نگین گریخت . خاقانی .شاه فلک تاج سلیمان نگین مفخر آفاق ملک فخر دین .نظامی .
-
نگین دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] negindān ۱. جای نگین.۲. انگشتری.
-
جای نگین
دیکشنری فارسی به عربی
ورق القصدير , وضع
-
signet ring cell carcinoma
پوشچنگار نگینیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی تودینۀ لیزابهساز بسیار بدخیم که دارای یاختههای وارویشی با هستههایی است که توسط تودهای از لیزابه به یک طرف یاخته رانده شدهاند
-
خط زیر نگین
لغتنامه دهخدا
خط زیر نگین . [ خ َطْ طِ رِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوشته زیر نگین انگشتری : شود در صفحه ٔ خاتم خط زیر نگین نامم میرابوالقاسم موسوی (از آنندراج ).ز بس در دیده ام یاقوت اشک آتشین باشدنگه در چشم من هم چون خط زیر نگین باشد.علی رضای تجلی (ا...
-
تاج و نگین
فرهنگ گنجواژه
سلطنت.
-
خاتم و نگین
فرهنگ گنجواژه
انگشتری.
-
جستوجو در متن
-
naggin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگین
-
naggy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگین
-
negrine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگین
-
nig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگین
-
نگیم
لهجه و گویش تهرانی
نگین