کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگاه چران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نگاه چپ
دیکشنری فارسی به عربی
خزرة
-
نگاه دزدکی
دیکشنری فارسی به عربی
خزرة , لمحة
-
نگاه خیره
دیکشنری فارسی به عربی
نظرة
-
نگاه کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bengasi طاری: diya kard(mun) طامه ای: čam vekardan طرقی: diya kardmun کشه ای: diya kardmun نطنزی: negâh vâkardan
-
نگاه داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
احي , اقامة , انقذ , عيش , قبضة
-
نگاه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اعتبار , شاهد , عين , نظرة
-
نگاه مختصر
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة , ومضة
-
نگاه مختصرکردن
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
نگاه کم
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
نگاه انی
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
نگاه سریع
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
نگاه کننده
دیکشنری فارسی به عربی
متفرج
-
نگاه داشت
دیکشنری فارسی به عربی
استبقى
-
چپچپ نگاه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خصمانهنگریستن، معترضانه نگاه کردن ۲. طمعکارانهنگریستن ۳. با سوءنیت نگاه کردن ۴. باسوءظن نگاه کردن
-
نگاه داری کردن
لغتنامه دهخدا
نگاه داری کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) محافظت کردن . حراست کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || پرورش دادن . (ناظم الاطباء). مواظبت کردن . توجه دقیق به کار بردن . (فرهنگ فارسی معین ). از چیزی یا کسی مواظبت و نگه داری کردن . دلسوزانه مراقبت کردن . موجبا...