کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگاهدارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نگاهدارنده
دیکشنری فارسی به عربی
عامل
-
واژههای همآوا
-
نگاه دارنده
لغتنامه دهخدا
نگاه دارنده . [ ن ِ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب )حافظ. (السامی ). راعی . واقی . (منتهی الارب ). عاصم . (یادداشت مؤلف ). نگاه دار. نگه دارنده . نگه دار. که چیزی را نگه می دارد و حفظ می کند و برپای و قائم دارد.- قوه ٔنگاه دارنده ؛ قوه ٔ ماسکه . (فرهنگ فارس...
-
جستوجو در متن
-
مهبان
واژهنامه آزاد
نگاهدارنده ی ماه - حافظ زیبایی
-
جاهدار
لغتنامه دهخدا
جاهدار. (نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ مقام هر کس . (ناظم الاطباء).
-
واعی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) 1 - نگاهدارنده ، حافظ . 2 - شنونده ، گوش دهنده .
-
حَصُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
به معناي آن کسي است که با زنان نميآميزد (مردي که هرگزازدواج نکرده)- نگاهدارنده (خود از خواهشهاي نفساني)
-
عاصم
فرهنگ فارسی معین
(ص ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نگاهدارنده ، حفظ کننده . 2 - بازدارنده ، بازدارنده از لغزش و خطا.
-
راقب
لغتنامه دهخدا
راقب . [ ق ِ ] (ع ص ، اِ) ناظر و بیننده . || نگاهدارنده . || حریف و رقیب . (ناظم الاطباء). || راصد. (یادداشت مؤلف ).
-
قراد
لغتنامه دهخدا
قراد. [ ق َرْ را ] (ع ص ) نگاهدارنده ٔ کپی و میمون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ُ دِ ] (ع ص ) پنهان کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). نهنده و نگاهدارنده . (ناظم الاطباء).
-
محافل
لغتنامه دهخدا
محافل . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) محافظ حسب . نگاهدارنده ٔ حسب . (از منتهی الارب ). آگاه و خبردار از نسب کسی . (ناظم الاطباء).
-
محامی
لغتنامه دهخدا
محامی . [ م ُ ] (ع ص ) حمایت کننده و نگاهدارنده و دفاع کننده . (از منتهی الارب ). || وکیل دادگستری . (از المنجد).
-
محقان
لغتنامه دهخدا
محقان . [ م ِ (ع ص ) کمیز نگاهدارنده . || بسیار میزنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).