کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگارش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نگارش
/negāreš/
معنی
نوشتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تحریر، کتابت
۲. نگاشتن، نوشتن
۳. ثبت
۴. تالیف
فعل
بن گذشته: نگارش کرد
بن حال: نگارش کن
دیکشنری
authorship, composition, record, writing
-
جستوجوی دقیق
-
نگارش
لغتنامه دهخدا
نگارش . [ ن ِ رِ ] (اِمص ، اِ) نگاشتن . (آنندراج ). اسم و حاصل مصدر از نگاشتن . (یادداشت مؤلف ). نقش کردن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || تحریر. نوشتن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || انشاء. (یادداشت مؤلف ). || نقش و نگار. (آنندراج ) (ناظم الا...
-
نگارش
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحریر، کتابت ۲. نگاشتن، نوشتن ۳. ثبت ۴. تالیف
-
نگارش
فرهنگ فارسی معین
(ن ر ) (اِمص .) نوشتن .
-
نگارش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) negāreš نوشتن.
-
واژههای مشابه
-
agraphic
نگارش پریشانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مربوط به نگارشپریشی
-
agraphia
نگارشپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای از زبانپریشی که مشخصۀ آن ناتوانی در نوشتن است
-
نگارش نامه
لغتنامه دهخدا
نگارش نامه . [ ن ِ رِ م َ / م ِ] (اِ مرکب ) مکتوب . مراسله . رقعه . (ناظم الاطباء).
-
سبک نگارش
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب
-
شیوه نگارش
دیکشنری فارسی به عربی
قلم
-
protoliterate period
دورۀ آغاز نگارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] برههای در دورۀ آغاز تاریخ آسیای غربی، حدود 3400 تا 3100 ق.م، که گِلنبشتههای (tablets) تصویری ظاهر میشوند
-
pre-literate period
دورۀ پیشنگارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای پیش از دورۀ آغاز نگارش
-
نگارش شرح زندگی شخصی بوسیله ء خود او
دیکشنری فارسی به عربی
سيرة ذاتية
-
جستوجو در متن
-
نوشت و نگار
فرهنگ گنجواژه
نگارش.