کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکوسخنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکوسخنی
لغتنامه دهخدا
نکوسخنی . [ ن ِ س ُ خ َ ] (حامص مرکب ) نیکوسخنی . نکوسخن بودن . رجوع به نکوسخن شود.
-
جستوجو در متن
-
خوش بیانی
لغتنامه دهخدا
خوش بیانی . [ خوَش ْ / خُش ْ ب َ ] (حامص مرکب ) خوش سخنی . نکوسخنی . خوب گفتاری .خوش کلامی . نیکوگفتاری . خوش زبانی . (یادداشت مؤلف ).
-
خوبگویی
لغتنامه دهخدا
خوبگویی . (حامص مرکب ) خوش سخنی . خوب گفتاری . نکوسخنی . حسن مقال . شیرین زبانی . (یادداشت بخط مؤلف ) : خوبگویی ای پسر بیرون برداز میان ابروی دشمنْت چین .ناصرخسرو.