کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکوبخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکوبخت
لغتنامه دهخدا
نکوبخت . [ ن ِ ب َ ] (ص مرکب ) خوش بخت . سعید. (یادداشت مؤلف ). نکواختر. نیکوبخت . نیک بخت .
-
جستوجو در متن
-
نیک بخت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nikbaxt نیکوبخت، نکوبخت؛ خوشبخت؛ سعادتمند.
-
نیکوبخت
لغتنامه دهخدا
نیکوبخت . [ ب َ ] (ص مرکب ) نکوبخت . نیک بخت . خوش بخت .
-
نکوطالع
لغتنامه دهخدا
نکوطالع. [ ن ِ ل ِ ] (ص مرکب ) خوش بخت . نکواختر. نکوبخت . خوش طالع. مقبل .
-
نکواختر
لغتنامه دهخدا
نکواختر. [ ن ِ اَ ت َ ] (ص مرکب ) سعید. (یادداشت مؤلف ). نیک اختر. نیک بخت . نکوبخت . خوش طالع. بختیار.
-
دژکام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: duškām] ‹دژکامه، دژاکام، دژاکامه› [قدیمی] dožkām ۱. ویژگی کسی که به کام و آرزوی خود نرسیده؛ اندوهگین: ◻︎ یکی نامه نوشت از ویس دژکام / به رامین نکوبخت و نکونام (فخرالدیناسعد: ۲۵۷).۲. خشمناک.۳. زاهد و پرهیزکار.۴. خواجۀ سرا.
-
دژکام
لغتنامه دهخدا
دژکام . [ دُ ] (ص مرکب ) بدکام . تلخ کام . اندوهناک . بی مراد. نومید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : یکی نامه نوشت از ویس دژکام به رامین نکوبخت نکونام . (ویس و رامین ).|| سهمناک و خشمگین . (برهان ) (آنندراج ). غضبناک و خشمناک . (ناظم الاطباء).
-
پذرفتگاری
لغتنامه دهخدا
پذرفتگاری . [ پ ِ رُ] (حامص مرکب ) قبول . پذرفتاری : از زبان عبدالملک بن نوح پذرفتگاریها کردند و بوفور رعایت و مزید عنایت موعود گردانیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در بیت ذیل این کلمه آمده و چنین مینماید که بمعنی دعا و آفرین و درود یا اعتذار ومعذر...
-
خودکام
لغتنامه دهخدا
خودکام . [ خوَدْ / خُدْ] (ص مرکب ) خودرای . متکبر. خودسر. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). کله شق . مستبدبالرأی . مستبد. لجوج . عنود. یکدنده . یک پهلو. (یادداشت مؤلف ) : شهنشاه خودکام و خونریز مرداز آن آگهی گشت رخساره زرد. فردوسی .بخوانم به آواز ب...