کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکلة
لغتنامه دهخدا
نکلة. [ ن َ ل َ] (ع اِ) بدی و سختی و بلائی که بر کسی رسد. (ناظم الاطباء). || (مص ) با کسی چنان کردن که موجب عبرت دیگران شود. (از المنجد) (از اقرب الموارد).
-
نکلة
لغتنامه دهخدا
نکلة. [ ن ُ ل َ ] (ع اِ)سزا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آنچه بدان به سزا رسانند مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هرچه بدان نکال کنند دیگری را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نکال . (متن اللغة). || حصار. بارو. (ن...
-
جستوجو در متن
-
وکلة
لغتنامه دهخدا
وکلة. [ وُ ک َ ل َ ] (ع ص ) (رجل ...) مرد عاجز که کار خود را به دیگری سپارد و بر وی تکیه کند. وَکَل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): رجل وکلة نکلة؛ مردی که کاری با مردمان گذارد از عجز. (مهذب الاسماء).