کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکروز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نکروز
/nekroz/
معنی
مرگ موضعی بافتهای آسیبدیده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: nécrose] (پزشکی) nekroz مرگ موضعی بافتهای آسیبدیده.
-
جستوجو در متن
-
mummification necrosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نکروز مومیایی
-
tumor necrosis factor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل نکروز تومور
-
tumour necrosis factor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل نکروز تومور
-
progressive emphysematous necrosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نكروز آمفیزموتوز پیشرونده
-
فنل
لغتنامه دهخدا
فنل . [ف ِ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ) با ورود عامل هیدروکسیل درهیدروکربورهای معطر یا بنزنی ترکیب هایی بنام فنل تشکیل میشود. فنل معمولی یا اسیدفنیک دارای یک عامل اُهاش است و از تقطیر چوب خشک یا قطران ذغال سنگ به دست می آید. در صنعت ملح قلیائی سولفات را با س...