کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکرده کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکرده کار
لغتنامه دهخدا
نکرده کار. [ ن َ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) ناآزموده . ناشی . نامجرب . بی تجربه . (یادداشت مؤلف ). مقابل کرده کار.- امثال :نکرده کار را مبر به کار .
-
واژههای مشابه
-
رشد نکرده
دیکشنری فارسی به عربی
فاشل
-
خدا نکرده
لهجه و گویش تهرانی
مبادا
-
dud
مهمات عملنکرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مهماتی که از ابتدا آن طور که باید مسلح نشده یا پس از مسلح شدن عمل نکرده است
-
درخت یابوته کوتاه ورشد نکرده
دیکشنری فارسی به عربی
تنظيف
-
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاض
-
جستوجو در متن
-
workmanship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارکرد، طرز کار، کار، ساخت، مهارت، استادی
-
working
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار کردن، کارگر، طرز کار، کار کننده، مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
-
labor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیروی کار، کار، کارگر، حزب کارگر، زحمت، درد زایمان، کوشش، رنج، سعی، زحمت کشیدن، تقلا کردن، کوشش کردن
-
کارطراز
لغتنامه دهخدا
کارطراز. [ طَ ](نف مرکب ) آراینده و روبراه کننده ٔ کار : کار من آن به که این و آن نطرازندکآنکه مرا آفرید کارطراز است .خاقانی .
-
کار خوابیدن
لغتنامه دهخدا
کار خوابیدن . [ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) کنایه از تعطیل شدن کار. بی رونق بودن کار. کسادی بازار. خوابیدن کار: کار خوابیده است . بازار خوابیده است .
-
کار تمام کردن
لغتنامه دهخدا
کار تمام کردن . [ ت َ ک َ دَ ](مص مرکب ) فیصله دادن امر. به انجام رساندن کار. - کار کسی را تمام کردن ؛ او را گرفتار ساختن : از یک نگه که مایه ٔ صدساله عاشقی است کارم تمام کرده و من غافلم هنوز.شانی تکلو (از آنندراج ).
-
مولی
لغتنامه دهخدا
مولی . [ م َ ] (اِخ ) ممال مَولی ̍، به معنی بارخدای . نامی از نامهای خدای تعالی . (یادداشت مؤلف ) : شغل شغل تو باد با خسروکار کار تو باد با مولی .ابوالفرج رونی .