کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکته فهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نکته دار
دیکشنری فارسی به عربی
حريص
-
نکته کلی
دیکشنری فارسی به عربی
عمومية
-
نکته ضعف
دیکشنری فارسی به عربی
عيب
-
نکته مهم
دیکشنری فارسی به عربی
فحوي
-
نکته بین
دیکشنری فارسی به عربی
معين
-
نکته ای گفت
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي ملاحظهً
-
لغز و نکته
فرهنگ گنجواژه
داستان.
-
جستوجو در متن
-
فهم
لغتنامه دهخدا
فهم . [ ف َ ] (ع مص ) دانستن و به دل دریافتن . (منتهی الارب ). فهامه . فهامیة. (اقرب الموارد). || (اِمص ) دریافت . || قوه ٔ دریافت . قوه ٔ اندریافت . ج ، افهام . (فرهنگ فارسی معین ). تصور شی ٔ از لفظ مخاطب . (اقرب الموارد) : هرگز نرسد فهم تو در این خ...
-
کودنی
لغتنامه دهخدا
کودنی . [ ک َ / کُو دَ ] (حامص ) کندفهمی و حماقت . (ناظم الاطباء). کندفهمی . کندی . بلادت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : این بلااز کودنی آید تراکه نکردی فهم نکته و رمزها.مولوی .
-
فصوص الحکم
واژهنامه آزاد
در لغت به معنای نگین های حکمت ها (نگین هایی از حکمت ها) است. با این نام هم فیلسوف بزرگ، فارابی(260- 339 ق) کتابی تالیف کرده است، و هم ابن عربی عارف شهیر (560- 638 ق) اما اغلب وقتی سخن از فصوص الحکم است کتاب ابن عربی مورد نظر است. فصوص الحکم ابن عربی،...
-
لطیفة
لغتنامه دهخدا
لطیفة. [ ل َ ف َ ] (ع ص ، اِ) لطیفه . تأنیث لطیف . هر چیز نکو. (آنندراج ). چیزی نیک . (غیاث ). || گفتاری نرم . کلامی مختصر در غایت حسن و خوبی . فارسیان به معنی سخن نیکو استعمال کنند. (آنندراج ). سخن باریک و خوش . چربک . خرده . نکته . دقیقه : بذله . ...
-
نعل باژگونه
لغتنامه دهخدا
نعل باژگونه . [ ن َ ل ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نعل وارون . نعل وارونه . نعل واژگونه . رجوع به نعل وارونه شود : نعل بینی باژگونه در جهان تخته بندان را لقب آمد شهان . مولوی .نعل های باژگونه ست ای پسرعقل کلی را کند هم خیره سر. مولوی .نعل ها...
-
مستمع
لغتنامه دهخدا
مستمع.[ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استماع . شنونده و گوش دارنده . (از منتهی الارب ) (از دهار). اصغاکننده . (از اقرب الموارد). گوش کننده . نیوشنده . ج ، مستمعون . رجوع به استماع شود : أم لهم سُلَّم یستمعون فیه فلیأت مستمِعُهم بسلطان مبین . (ق...
-
بلاغت
لغتنامه دهخدا
بلاغت . [ ب َ غ َ ] (از ع ، اِ) بلاغة. چیره زبانی . (منتهی الارب ). فصاحت . (اقرب الموارد). شیواسخنی . زبان آوری . و رجوع به بلاغة شود. || در اصطلاح معانی بیان ، رسیدن به مرتبه ٔ منتهای کمال در ایراد کلام به رعایت مقتضای حال . (غیاث اللغات ) (آنندراج...
-
غلاطیه
لغتنامه دهخدا
غلاطیه . [ غ َ ی َ ] (اِخ ) یا گالاثی یا غلاتیا. در اعلام المنجد آمده : غلاطیه نامی است که در قدیم به بلاد شمالی آسیای صغیر اطلاق میشد، مرکز آن آنقره بود. غولیون (گلها) در آنجا ساکن بوده اند (278 ق .م .). بعد رومیان بدانجا مسلط شدند (25 ق .م .). صاحب...