کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نکت
/nokat/
معنی
= نکته
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکت
لغتنامه دهخدا
نکت . [ ن َ ] (ع مص ) به سر درافکندن . (از منتهی الارب ) (غیاث اللغات از منتخب و صراح ) (آنندراج ). کسی را بر سر افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). کسی را به سر بر زمین افکندن . (از اقرب الموارد). || کاویدن زمین . (غیاث اللغات از صراح و منتخب ). سر انگشت...
-
نکت
لغتنامه دهخدا
نکت . [ ن ُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ نکته . رجوع به نکته شود : در هر سخنی زآن ِ تو علمی و سخائی ست در هر نکتی زآن ِ تو حلمی و وقاری ست . فرخی .سخنانش همه یک سر نکت است گر سخن گوید تو نکته شمر. فرخی .ای سخن های تو اندر کتب علم نکت وی هنرهای تو بر جامه ٔ فرهنگ...
-
نکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نکته] [قدیمی] nokat = نکته
-
جستوجو در متن
-
ناکت
لغتنامه دهخدا
ناکت . [ ک ِ] (ع ص ) اسم فاعل از نکت است . رجوع به نکت شود. || شتر که آرنج وی برگردد و بر پهلو خورد و مجروح سازد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
نکتة
لغتنامه دهخدا
نکتة. [ ن ُ ت َ ] (ع اِ) نقطه ٔ سیاه بر سفیدی وگفته اند نقطه ٔ سپید بر چیز سیاه . || نشانی که براثر نَکْت [ زدن سر انگشت یا سر چوب بر زمین ] در آن پدید آید. || زنگ که بر آئینه و شمشیر پیدا شود. || مسأله ٔ دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر دریافته شود....
-
تخریجات
لغتنامه دهخدا
تخریجات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تخریج : و چون آن نوع کلمات را به مواعظ و نکت متصوفه آمیخته بود و از تخریجات خویش بحث در این اقاویل ریخته . (جهانگشای جوینی ). رجوع به تخریج شود.
-
دقیقه یابی
لغتنامه دهخدا
دقیقه یابی . [ دَقی ق َ / ق ِ ] (حامص مرکب ) عمل دقیقه یاب . نکته سنجی . باریک بینی . درک لطائف و نکت . و رجوع به دقیقه یاب شود.
-
غرر
لغتنامه دهخدا
غرر. [ غ ُ رَرْ ] (ع اِ) ج ِ غُرَّة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). رجوع به غرة شود. || ج ِ اَغَرّ. (تاج العروس ). غُرّان . رجوع به اغر شود. || غُرَرُالشهر، سه شب از اول ماه . (منتهی الارب ) (المنجد). || ج ِ غَرّاء. (اقرب الموارد). رجوع به...
-
نخب
لغتنامه دهخدا
نخب . [ ن ُ خ َ ] (ع اِ) ج ِ نخبه : از نخب ادب و غرر درر و لطایف نکت ... نصیبی کافی و وافر حاصل کرده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 250). رجوع به نخبة شود.
-
حسین مقری
لغتنامه دهخدا
حسین مقری . [ ح ُ س َ ن ِ م ُ ] (اِخ ) ثابت ضریر بغدادی . درگذشته ٔ 378 هَ . ق . منظومه در قراآت عشر دارد. (هدیة العارفین ج 1 ص 306) (نکت الهمیان ).
-
شناخته آمدن
لغتنامه دهخدا
شناخته آمدن . [ ش ِ ت َ / ت ِم َ دَ ] (مص مرکب ) معرفت حاصل گشتن . شناخته شدن : این چند نکت از مقامات میر مسعود.... اینجا نبشتم تا شناخته آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 183).
-
پنبه بز
لغتنامه دهخدا
پنبه بز. [ پَم ْ ب َ / ب ِ ب َ ] (نف مرکب ) پنبه وَز. پنبه زن .کسی که پنبه از هم باز کند. حلاج . نداف : پنبه بزی فاش کرد یک نکت از سر عشق در همه عالم فتاد شور از آن مسئله .نزاری قهستانی .
-
ابوزرعه
لغتنامه دهخدا
ابوزرعه . [ اَ زُ ع َ ] (اِخ ) احمدبن عبدالرحیم بن حسین عراقی ، شافعی . وفات او را صاحب کشف الظنون در جائی سال 826 هَ . ق . و در موضع دیگر 834 گفته است . او راست : ذیلی بر کاشف ذهبی . شرحی بر نکت ابی اسحاق شیرازی . نکتی بر مختصرات ثلاثه و در آن جمع ک...
-
علی دمیاطی
لغتنامه دهخدا
علی دمیاطی . [ ع َ ی ِ دَ ] (اِخ ) منطلا. او راست : 1 - اسئلة فی دقائق من علوم مختلفة، که در سال 1193 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافت . 2 - نکت القواعد النحویة. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس دارالکتب المصریة ج 2 ص 172 و ج 6 ص 202).