کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نژیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نژیدن
/nažidan/
معنی
= نزیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نژیدن
فرهنگ فارسی معین
(نَ دَ) (مص م .) بیرون کشیدن ، بیرون آوردن .
-
نژیدن
لغتنامه دهخدا
نژیدن . [ ن َ دَ ] (مص ) کشیدن . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). بیرون کشیدن . (فرهنگ نظام ) (از جهانگیری ). بیرون آوردن . (از ناظم الاطباء). این کلمه به صورت نزیدن و تریدن و نژیدن در برهان قاطع آمده است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ...
-
نژیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] nažidan = نزیدن
-
جستوجو در متن
-
نزیدن
لغتنامه دهخدا
نزیدن . [ ن َ دَ ] (مص ) بیرون کشیدن . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به نژیدن شود.
-
نژ
لغتنامه دهخدا
نژ. [ ن َ ] (اِ) دندانه ٔ کلید. (برهان قاطع)(جهانگیری ) (ناظم الاطباء). در لغت فرس اسدی «تزه » با شاهد بدین معنی آمده است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به تزه و تژه شود. || بیرون کشنده ٔ چیزی . (برهان قاطع) (آنندراج ). هرآنچه چیزی را بدان بیرو...