کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَشمین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نَشمین
لهجه و گویش بختیاری
našmin (کنایى) زشتروى.
-
واژههای مشابه
-
نشمین
واژهنامه آزاد
(کردی) دلربا یا گلی که برای نخستین بار جوانه می زند.
-
نشمین
واژهنامه آزاد
دختر زیبارو و خوش اندام.
-
واژههای همآوا
-
نشمین
واژهنامه آزاد
(کردی) دلربا یا گلی که برای نخستین بار جوانه می زند.
-
نشمین
واژهنامه آزاد
دختر زیبارو و خوش اندام.
-
جستوجو در متن
-
چکس
لغتنامه دهخدا
چکس . [ چ َ ] (اِ)پارچه ٔ کاغذی که در آن دوا چیزهای دیگری می پیچند. (ناظم الاطباء). و رجوع به چکسه شود. || نشمین باز و چرغ و شاهین و جز آن . (ناظم الاطباء). و رجوع به چَکَس و چکسه شود. || هر چیز خرد و کوچک . (ناظم الاطباء). و رجوع به چکسه شود. || وقت...
-
چکسه
لغتنامه دهخدا
چکسه . [ چ َ س َ / س ِ ] (اِ) پارچه ٔ کاغذی را گویند که عطاران در آن مشک و عنبر و سفوف و سنون و زرو دارو وامثال آن پیچیده باشند و آن درهم شکسته شده باشد. (برهان ). کاغذی را گویند که در میان آن مشک و عنبر و زرو دارو و سفوف و سنون و امثال آن نهاده بپیچ...