کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَزَعْنَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نَزَعْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
کندیم - بیرون کشیدیم (ازکلمه نزع به معناي کندن چيزي از جائي که در آن استقرار يافته )
-
جستوجو در متن
-
حثن
لغتنامه دهخدا
حثن . [ ح ُ ث ُ ] (اِخ ) جائی در بلاد هذیل است از ازهری . و جز وی گفته اند: موضعی نزد مَثَلَّم باشد و میان آن و مکة دو روز راه است . سلمی بن مقعد قرمی گوید : انا نزعنا من مجالس نخلةفنجیز من حثن بیاض مثلماً.نزعنا به معنی جئنا و نجیز به معنی نَمﱡر باشد...
-
متقابل
لغتنامه دهخدا
متقابل . [ م ُت َ ب ِ ] (ع ص ) نعت است از تقابل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). با هم روباروی گردنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مقابل و روباروی . (ناظم الاطباء). روی بهم دارنده . روبروی یکدیگر. ج ، مُتَقابِلین : و نزعنا ما فی صد...
-
غل
لغتنامه دهخدا
غل . [ غ ِل ل ] (ع مص ) غل صدر؛ کینه داشتن و دل پر کینه گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). غش یا کینه و دشمنی داشتن . (ازاقرب الموارد). کینه ور شدن . (مصادر زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || رشک بردن . حسد بردن . (دزی ج 2 ص 212). || (اِمص )...