کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَتَّره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نَتَّره
لهجه و گویش بختیاری
nattara نمىتواند.
-
واژههای مشابه
-
نترة
لغتنامه دهخدا
نترة. [ ن َ رَ ] (ع اِ) زخم نیزه ٔ درگذرنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). طعنه ٔنافذه . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || غضب و تهور. (از معجم متن اللغة). || واحد نتر. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رجوع به نتر شود. || سخنی که بیازارد و ...
-
جستوجو در متن
-
Andre Le Notre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آندره ل نتره
-
انتتار
لغتنامه دهخدا
انتتار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کشیده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مطاوعه ٔ نَتَرَ کند، گویند نتره فانتتر، یعنی کشید پس کشیده شد. || انتتر فی مشیته ؛ اعتماد کرد. (از اقرب الموارد).