کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوک گذاشتن (به) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
edge-to-edge occlusion
بَرهمایی نوکبهنوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← بَست نوکبهنوک
-
edge-to-edge bite, end-to-end bite
بَست نوکبهنوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] وضعیتی که در آن دندانهای قدامی فک بالا و پایین در حالت بَرهمایی مرکزی بهصورت نوکبهنوک قرار دارند متـ . بَرهمایی نوکبهنوک edge-to-edge occlusion
-
wingtip
نوک بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بیرونیترین نقطۀ بال هواپیما
-
apicoectomy/ apicectomy, apiectomy, root resection
نوکبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] برداشتن نوک ریشۀ دندان ازطریق جراحی
-
retuse
نوکتورفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن فرورفتگی مختصری وجود دارد
-
acute
نوکتیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که از دو طرف شیب یکنواخت دارد و بهتدریج نوک آن باریک میشود
-
emarginate
نوکچالدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن گودی نسبتاً عمیقی وجود دارد
-
cirrhous
نوکچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن پیچک دارد
-
acuminate
نوکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن بهتدریج تیز شده است
-
apiculate
نوکریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن زائدۀ کوچکی است
-
aristate
نوکریشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن در انتهای گلبرگ اصلی کشیده شده و بهطور معمول کرکدار است
-
root apex, apex 4, apex radicis dentis, root tip
نوک ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخش انتهایی ریشۀ دندان
-
tip burn
نوکسوختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بافتمردگی نوک برگ در نتیجۀ تنش آب ناشی از باد و نمک و تجمع سم
-
contact tip
نوک سوزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] تار نوری با نوک اندودشده که براثر عبور نور لیزر داغ میشود و در هنگام تماس میسوزاند
-
cleft
نوکشکافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن شکافی تا نزدیکی میانۀ برگ دارد