کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوکچنبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نک، تک› nok ۱. (زیستشناسی) منقار پرنده.۲. تیزی سر چیزی: نوک سوزن، نوک قلم، نوک کارد، نوک شمشیر.۳. گوشه.
-
نوک
دیکشنری فارسی به عربی
حافة , راس , رييس , شوکة , صعود , فاتورة , قرن , قمة , نتوء , نقطة
-
گنبد چنبری
لغتنامه دهخدا
گنبد چنبری . [ گُم ْ ب َ دِ چَم ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : طلب کن بقا را که کون و فسادهمه زیر این گنبد چنبری است .ناصرخسرو.
-
bench root, gooseneck 1
ریشهچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] حالتی که در آن ریشۀ اولیۀ داننهال براثر مقاومت پوستۀ بذر به حالت حلقوی درمیآید
-
چرخ چنبری
لغتنامه دهخدا
چرخ چنبری . [ چ َ خ ِ چَم ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان . (ناظم الاطباء). چرخ . کنایه از آسمان است : چنبر از هم برگشاید چرخ از اقبال توگر نگردد بر ره رأی تو چرخ چنبری . سوزنی .رجوع به چرخ شود.
-
edge-to-edge occlusion
بَرهمایی نوکبهنوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← بَست نوکبهنوک
-
edge-to-edge bite, end-to-end bite
بَست نوکبهنوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] وضعیتی که در آن دندانهای قدامی فک بالا و پایین در حالت بَرهمایی مرکزی بهصورت نوکبهنوک قرار دارند متـ . بَرهمایی نوکبهنوک edge-to-edge occlusion
-
wingtip
نوک بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بیرونیترین نقطۀ بال هواپیما
-
apicoectomy/ apicectomy, apiectomy, root resection
نوکبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] برداشتن نوک ریشۀ دندان ازطریق جراحی
-
truncate
نوکبریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که به نظر میرسد نوک آن بریده شده است
-
retuse
نوکتورفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن فرورفتگی مختصری وجود دارد
-
acute
نوکتیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که از دو طرف شیب یکنواخت دارد و بهتدریج نوک آن باریک میشود
-
praemorse/ premorse, bitten off
نوکجویده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک نامنظمی دارد و به نظر میرسد جویده شده است
-
emarginate
نوکچالدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن گودی نسبتاً عمیقی وجود دارد
-
Recurvirostridae
نوکخنجریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ سلیمسانان که پرندگانی بلند و باریکاندام هستند و پاهای بلند و پرهای زینتی سیاه و سفید و منقار طویل و نازک و غالباً با چرخشی به سمت بالا دارند