کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوکیسگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوکیسگی
لغتنامه دهخدا
نوکیسگی . [ ن َ / نُو س َ / س ِ ] (حامص مرکب ) صفت نوکیسه . (یادداشت مؤلف ). نودولتی . تازه بدوران رسیدگی . ندیدبدیدی . نوکیسه بودن . رجوع به نوکیسه شود.
-
جستوجو در متن
-
ندیدبدیدی
لغتنامه دهخدا
ندیدبدیدی . [ ن َ ب َ ] (حامص مرکب ) نوکیسگی . نودولتی . تازه به دوران رسیدگی . صفت ندیدبدید. رجوع به ندیدبدید شود.
-
نادیدگی
لغتنامه دهخدا
نادیدگی . [ دی دَ / دِ ] (حامص مرکب ) افلاس . احتیاج . (آنندراج ). مفلسی . پریشانی . بی چیزی . افلاس . (ناظم الاطباء). || نادیده بودن . ندیده بودن . نوکیسگی . تازه به عرصه رسیدگی . جانگرفتگی . گدا چشمی . حریصی . گداطبعی . ندیدگی : این گداچشمی و این ن...