کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوکیسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوکیسه
/no[w]kise/
معنی
کسی که تازه به مال و ثروت رسیده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تازهبدورانرسیده، ندیدبدید، نودولت
دیکشنری
nouveau riche, parvenu, upstart
-
جستوجوی دقیق
-
نوکیسه
لغتنامه دهخدا
نوکیسه . [ ن َ / نُو س َ / س ِ ] (ص مرکب ) نودولت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). آنکه تازه به مال و دارائی رسیده . مقابل کهن کیسه . تازه به دوران رسیده . (فرهنگ فارسی معین ). ندیدبدید. تازه به دولت رسیده : ز نوکیسه مکن هرگز درم وام که رسوائی و جنگ آرد ...
-
نوکیسه
واژگان مترادف و متضاد
تازهبدورانرسیده، ندیدبدید، نودولت
-
نوکیسه
فرهنگ فارسی معین
(نُ س ) (ص مر.) کنایه از: کسی که تازه درآمدی پیدا کرده است .
-
نوکیسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مجاز] no[w]kise کسی که تازه به مال و ثروت رسیده.
-
نوکیسه
لهجه و گویش تهرانی
تازه بدوران رسیده
-
جستوجو در متن
-
ندیدبدید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عامیانه] nadidbadid آنکه اخلاق و رفتار مردم نوکیسه و نظرتنگ را دارد؛ شخص نوکیسه و نظرتنگ.
-
نَدید بَدید
لهجه و گویش تهرانی
نوکیسه
-
نو دیده
لهجه و گویش تهرانی
نوکیسه
-
به نان رسیده به جان رسیده
فرهنگ گنجواژه
نوکیسه.
-
نودولت
واژگان مترادف و متضاد
تازهبهدورانرسیده، نوکیسه
-
نوکیسگی
لغتنامه دهخدا
نوکیسگی . [ ن َ / نُو س َ / س ِ ] (حامص مرکب ) صفت نوکیسه . (یادداشت مؤلف ). نودولتی . تازه بدوران رسیدگی . ندیدبدیدی . نوکیسه بودن . رجوع به نوکیسه شود.
-
تازهبهدورانرسیده
واژگان مترادف و متضاد
ندیدبدید، نوخاسته، نودولت، نوکیسه
-
ندیدبدید
واژگان مترادف و متضاد
تازهبهدورانرسیده، نودولت، نوکیسه
-
upstarts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا بردن، نوکیسه، ادم متکبر، یکه خوردن، روشن کردن