کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوفهکاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
noise reduction
نوفهکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] استفاده از مدار الکترونیکی یا ابزار مکانیکی برای کاهش نوفۀ شنیداری در سامانۀ صوتی
-
واژههای مشابه
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که دارای 303 تن سکنه است ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه است . مزارع مزارگاهی ، پشت مزار و پی گدار جزو این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (اِخ ) رجوع به کاهی کابلی شود.
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (ص نسبی ) به رنگ کاه .رنگی بین زرد و سفید. (یادداشت مؤلف ) : مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به که از شراب حریفان سفله گلناری . امیدی رازی .|| از جنس کاه . || نوعی کاغذ پست بدرنگ . (یادداشت مؤلف ). کاغذ که از کاه کنند و رنگ زرد آن نزدایند.
-
کاهی
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص نسب .) منسوب به کاه . 2 - ساخته شده از کاه . 3 - به رنگ کاه (از مایه های رنگ زرد).
-
noise 2
نوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. رفتارهای نادورهای یک سامانه به سبب وجود نیروهای کاتورهای 2. اختلالهای ناخواسته و ابهامآمیز کاتورهای در نشانک
-
نوفه
لغتنامه دهخدا
نوفه . [ ف َ ] (اِ) آواز بلند. (از لغت فرس ص 502) (اوبهی ). خرویله نیز گویند. (لغت فرس ص 502). شور و غوغا و صدا و آواز بلند. (برهان قاطع) (آنندراج ). غوغائی که از کثرت ازدحام مردمان یا جانوران خیزد. (ناظم الاطباء). نیز رجوع به نوف و نوفیدن شود : با ن...
-
نوفه
واژگان مترادف و متضاد
۱. پارازیت، خشخش ۲. سروصدا
-
نوفه
فرهنگ فارسی معین
(فِ) (اِ.) شور و غوغا، بانگ و فریاد.
-
نوفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] nufe بانگ و فریاد؛ شوروغوغا.
-
کاهی کابلی
لغتنامه دهخدا
کاهی کابلی . [ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابوالقاسم نجم الدین محمد، شاگرد عبدالرحمان جامی بود. بنابر علو همت به علوم ریمیه قناعت نکرد و روی به علم باطن آورد. در هند به خدمت سید محمد هاشم شاه کرمانی رسید. وفاتش بسال 988 هَ . ق . در اگره هندوستان بود. (از ریاض ا...
-
downsampling, subsampling
نمونهکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] در پردازش نشانک، فرایند کاهش آهنگ نمونهبرداری از یک نشانک
-
degaussing, demagnetisation
مغناطیسکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کاهش میدان مغناطیسی ناو با قرار دادن سیم در سینه و پاشنۀ آن برای در امان ماندن در برابر مینها و اژدرهای مغناطیسی دشمن
-
اُزونکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← توانایی اُزونکاهی