کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوشنجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوشنجه
/nušanje/
معنی
نوشین؛ گوارا؛ گوارنده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوشنجه
لغتنامه دهخدا
نوشنجه . [ ش َ ج َ / ج ِ ] (ص ) نوشین . (رشیدی ). نوشین . گوارا. (جهانگیری ) (انجمن آرا). گوارنده . (برهان قاطع) (رشیدی ). ظاهراً نوشنجه مصحف بوشنجه یا پوشنجه است و از تصحیف خوانی شعر منوچهری :نوشم قدح نبید بوشنجه هنگام صبوح ساقیا رنجه پدید آمده است ...
-
نوشنجه
فرهنگ فارسی معین
(شَ جِ) (ص .) گوارا، نوشین .
-
نوشنجه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nušanje نوشین؛ گوارا؛ گوارنده.
-
جستوجو در متن
-
شکفه
لغتنامه دهخدا
شکفه . [ ش ِ ک َ ف َ / ف ِ ] (اِ) مخفف شکافه . زخمه . مضراب . (یادداشت مؤلف ) : نوشم قدح نبید نوشنجه هنگام صبوح ساقیان رنجه خنیاگر ایستاد و بربطزن از بس شکفه شده در اشکنجه .منوچهری .