کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوشدارو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوشدارو
/nušdāru/
معنی
پادزهر؛ تریاق؛ داروی شفابخش.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پازهر، پادزهر، تریاق، تریاک، فادزهر، مرهم ≠ زهر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوشدارو
لغتنامه دهخدا
نوشدارو. (اِ مرکب ) انوش دارو. (از بحرالجواهر). تریاق . پادزهر. (جهانگیری ) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). نام معجونی است . (برهان قاطع). معجونی معروف . (رشیدی ) (انجمن آرا). معجونی است شیرین مزه مفرح قلب و مقوی معده و دوائی است که دفع جمیع آلام و جراح...
-
نوشدارو
واژگان مترادف و متضاد
پازهر، پادزهر، تریاق، تریاک، فادزهر، مرهم ≠ زهر
-
نوشدارو
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) پادزهر، داروی شفابخش .
-
نوشدارو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nušdāru پادزهر؛ تریاق؛ داروی شفابخش.
-
جستوجو در متن
-
فادزهر
واژگان مترادف و متضاد
پادزهر، تریاق، نوشدارو
-
پازهر
واژگان مترادف و متضاد
پادزهر، تریاق، نوشدارو ≠ زهر
-
زامهران
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِ.) پادزهر، نوشدارو.
-
جان دارو
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) نوشدارو، داروی جان بخش .
-
تریاق
واژگان مترادف و متضاد
افیون، پادزهر، پازهر، تریاک، ضدزهر، نوشدارو ≠ زهر
-
تریاک
واژگان مترادف و متضاد
افیون، پادزهر، تریاق، نارخوک، نارکوک، نوشدارو ≠ تریاق
-
پادزهر
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) نوشدارو، هر دارویی که برای دفع سمّ به کار می رود.
-
انوش دارو
لغتنامه دهخدا
انوش دارو. [ اَ ] (اِ مرکب ) نوش دارو. رجوع به نوشدارو شود.
-
مرهم
واژگان مترادف و متضاد
۱. بریزه، پماد، روغن، ضماد، نوشدارو ≠ زخم ۲. مسکن ۳. التیامبخش
-
زامهران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زامهرون› [قدیمی] zāmahrān پادزهر؛ نوشدارو؛ دارویی که برای دفع سم به کار میبردند؛ دارویی که برای دفع سم، اصلاح حرکات کلیه و مثانه، و دفع سنگ کلیه و مثانه به کار میرفته.