کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوشتن با حروف بزرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خط نوشتن
لغتنامه دهخدا
خط نوشتن . [ خ َ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) تقدیر کردن . مقدر ساختن . سرنوشت قرار دادن : ترا آسمان خط بمسجد نوشت نزن طعنه بر دیگری در کنشت .سعدی (بوستان ).
-
خوب نوشتن
لغتنامه دهخدا
خوب نوشتن . [ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب )خوش نوشتن . زیبانویسی کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
چلیپا نوشتن
لغتنامه دهخدا
چلیپا نوشتن . [ چ َ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) قسمی در هم نوشتن برای آموختن خوش نویسی . کج و مکرر نوشتن کلمات به قصد خوب شدن خط. درهم و برهم نوشتن . شیوه ای مخصوص نوآموزان خط در مشق خوش نویسی کردن . و رجوع به چلیپا شود.
-
حاشیه نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
ذيل
-
درست نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
نوبة
-
دستخط نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
توقيع
-
مقدمه نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
ديباجة
-
عنوان نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
عنوان
-
سرمقاله نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
اکتب افتتاحية
-
نسخه نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
فاکتور نوشتن
دیکشنری فارسی به عربی
فاتورة
-
نام بر یخ نوشتن
لغتنامه دهخدا
نام بر یخ نوشتن . [ب َ ی َ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) و نام بر یخ گماشتن . نام بر یخ زدن . فراموش کردن . || محو کردن .
-
بر آب نوشتن
لغتنامه دهخدا
بر آب نوشتن . [ ب َ ن ِ وِ ت َ ](مص مرکب ) بر آب نوشتن چیزی ؛ صورت نبستن آن . میرزا ابوالحسن فراهانی در شرح این بیت انوری : بهر چه مفتی رایت قلم گرفت بدست قضا بر آب نویسد جواب فتوی را.نوشته که : یعنی مفتی رأی تو بهر قصدکه قلم بدست گیرد خواه بقصد فتو...
-
بر یخ نوشتن
لغتنامه دهخدا
بر یخ نوشتن . [ ب َ ی َ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از هیچ انگاشتن و کار بی مقدار و بی اثر کردن و ضایع ساختن کاری و کار بیهوده و بی فایده کردن . (برهان ). و رجوع به یخ شود.
-
خط از خون نوشتن
لغتنامه دهخدا
خط از خون نوشتن . [ خ َ اَ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب )کنایه از کمال عجز است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).