کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوروز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوروز
/no[w]ruz/
معنی
۱. بزرگترین جشن ملی ایرانیان که از روز اول فروردین آغاز میشود؛ نوروز سلطانی.
۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه همایون.
〈 نوروز بیاتی: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
〈 نوروز خارا: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
〈 نوروز خاصه: روز ششم ازجشن نوروز، نوروز بزرگ، که پادشاهان ایران، خاصان و ندیمان خود را میپذیرفتند و به عیش و عشرت میگذرانیدند.
〈 نوروز صبا: (موسیقی) گوشهای در دستگاه همایون.
〈 نوروز عامه: [قدیمی] پنج روز اول از جشن نوروز که پادشاهان ایران بار عام میدادند و حاجتهای مردم را روا میکردند.
〈 نوروز عرب: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
New Year
-
جستوجوی دقیق
-
نوروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)ruz) بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظات سال نو آغاز میشود ؛ نام گلی (گل نوروز) ؛ (در قدیم) (به مجاز) بهار ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از الحان قدیم ایرانی.
-
نوروز
لغتنامه دهخدا
نوروز. [ ن َ / نُو ] (اِ مرکب ) روز اول ماه فروردین که رسیدن آفتاب است به نقطه ٔاول حمل . (غیاث اللغات ). روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء بهار است و این را نوروز کوچک و نوروز عامه و نوروز صغیر گویند، و نیز ششم فروردین ماه روز خ...
-
نوروز
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ په . ] (اِمر.) 1 - روز نو، روز تازه . 2 - روز اوّل فروردین که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آن گاه که روز و شب برابر گردد، عید.
-
نوروز
فرهنگ فارسی معین
(نِ رُ) [ فر. ] (اِ.) بیماری عصبی و اختلال روحی بدون وجود ضایعة عصبی مشهود در ساختمان رشته های عصبی و مراکز اعصاب . این بیماری به صور مختلف از قبیل حملة غش (هیستری ) و ضعف شدید اعصاب (نوراستنی ) و غیره مشاهده می شود، اختلال عصبی ، بیماری عصبی .
-
نوروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nokrōč] no[w]ruz ۱. بزرگترین جشن ملی ایرانیان که از روز اول فروردین آغاز میشود؛ نوروز سلطانی.۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه همایون.〈 نوروز بیاتی: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.〈 نوروز خارا: (موسیقی...
-
واژههای مشابه
-
عید نوروز
لغتنامه دهخدا
عید نوروز. [ دِ ن َ /نُو ] (اِخ ) روز اول فروردین ماه که روز اول سال مردم ایران و اول بهار است . (ناظم الاطباء) : عید قدم مبارک نوروز مژده دادکامسال تازه از پی هم فتحها شود. خاقانی .رجوع به نوروز شود.
-
گل نوروز
لغتنامه دهخدا
گل نوروز. [ گ ُ ل ِ ن َ / نُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گویا گل سوری است . مؤلف در یادداشتی ذیل شعر سوزنی نوشته : لکن سوری تا پنجاه یا شصت روزی پس از نوروز در طهران می شکفد و نخشب و سمرقند نیز گرمتر از تهران نبوده ، از طرفی خود کلمه ٔ گل معنی سوری ...
-
نوروز اصل
لغتنامه دهخدا
نوروز اصل . [ ن َ / نُو زِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی ، یکی از آوازهای شش گانه ٔ قدما. این آواز با عراق ، زیرافکند، اصفهان و حسینی مناسب است . (فرهنگ فارسی معین ). به نظر میرسد که همان نوروز باشد، ظاهراً از بوسُلیک و حسینی مشتق شده است . ...
-
نوروز بزرگ
لغتنامه دهخدا
نوروز بزرگ . [ ن َ / نُو زِ ب ُ زُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام نغمه ای از موسیقی . (غیاث اللغات ) (از برهان قاطع). نام نوائی است .(انجمن آرا). نام لحنی است . (جهانگیری ) : مطربان ساعت به ساعت بر نوای زیر و بم گاه سروستان زنند امروز و گاهی اشکنه گاه...
-
نوروز بیاتی
لغتنامه دهخدا
نوروز بیاتی . [ ن َ / نُو زِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی ، یکی از شعب بیست وچهارگانه ٔ موسیقی قدما و آن پنج نغمه است و از طرفین نغمات برای تزیین بر آن اضافه کنند، لحن آن محزون و رقت انگیز باشد و به حجازی و بوسُلیک نزدیک باشد. (فرهنگ فارسی...
-
نوروز جلالی
لغتنامه دهخدا
نوروز جلالی . [ ن َ / نُو زِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جشن نوروز که در زمان جلال الدین ملکشاه طبق تقویم جلالی در آغاز برج حمل تثبیت شد. رجوع به نوروز شود.
-
نوروز خارا
لغتنامه دهخدا
نوروز خارا. [ ن َ /نُو زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی ، نام شعبه ای است از مقام نوا. (بهجت الروح ص 140) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع) (آنندراج ). نوروز خردک . (فرهنگ فارسی معین ). از پنجمین نغمه است و 1/5 بانگ د...
-
نوروز خردک
لغتنامه دهخدا
نوروز خردک . [ ن َ / نُو زِ خ ُ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نغمه ای است از موسیقی . (برهان قاطع) (آنندراج ). لحنی است . (جهانگیری ). نغمه ای است که در آواز راست پنجگاه و آواز همایون نواخته می شود. نوروز کوچک . نوروز خارا. (فرهنگ فارسی معین ).
-
نوروز رهاوی
لغتنامه دهخدا
نوروز رهاوی . [ ن َ / نُو زِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گوشه ای از شعبه ٔ روی عراق . (رساله ٔ بهجت الروح ص 141).