کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوردناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوردناک
لغتنامه دهخدا
نوردناک . [ ن َ وَ ] (ص مرکب ) پر چین و شکنج .- نوردناک شدن ، نوردناک گردیدن ؛ چین پیدا کردن .- || توبرتو شدن چیزی . (یادداشت مؤلف ): تعکّن ؛ نوردناک گردیدن شکم و توبرتو شدن چیزی . (یادداشت مؤلف ) (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
متعکن
لغتنامه دهخدا
متعکن . [ م ُ ت َ ع َک ْ ک ِ ] (ع ص ) شکم که نوردناک گردد. (آنندراج ). شکم چین دار از فربهی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعکن شود.
-
تعکن
لغتنامه دهخدا
تعکن . [ ت َ ع َک ْ ک ُ ] (ع مص ) باشکنج شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نوردناک گردیدن شکم و توبرتو شدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
ناک
لغتنامه دهخدا
ناک . (پسوند) پسوند اتصاف است ، پهلوی : ناک . این پسوند با الحاق به اسماء یا به بن کلمات فعلی ، تشکیل صفت میدهد. از این قبیل است : خشمناک ، ترسناک ، دردناک ، شرمناک ، پرهیزناک و آموزناک . این پسوند از پهلوی آمده و به نظر می رسد که مرکب باشد از پسوند ...