کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نودمین درجه یا مرتبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نودمین درجه یا مرتبه
دیکشنری فارسی به عربی
تسعون
-
جستوجو در متن
-
تسعون
دیکشنری عربی به فارسی
نودمين , نودمين درجه يا مرتبه , نود , عدد نود , نود نفر , نودچيز
-
degree
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه، مرتبه، رتبه، پایه، مرحله، سیکل، منزلت، زینه، طبقه، پله، سویه، دیپلم یا درجه تحصیل
-
تراز
واژهنامه آزاد
1-مَرتبه 2-درجه | برای بیان مرتبه یا عنوان یک فرد یا یک شئ
-
هم مرتبه
لغتنامه دهخدا
هم مرتبه . [ هََ م َ ت َ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) هم درجه . هم رتبه . دارای مقام و مرتبه ٔ همانند یا برابر.
-
پس بودن
لغتنامه دهخدا
پس بودن . [ پ َ دَ ] (مص مرکب ) عقب بودن . || دون مرتبه یا درجه ٔ کسی یا چیزی بودن .
-
مرتبمرتبت
واژگان مترادف و متضاد
پایگاه، درجه، رتبه، مرتبه، منزلت
-
کلاه و کمان
فرهنگ گنجواژه
مرتبه و درجه.
-
درجة
دیکشنری عربی به فارسی
زينه , درجه , رتبه , پايه , ديپلم يا درجه تحصيل , نمره , درجه بندي کردن , نمره دادن , پله , نردبان , پله کان , مرتبه
-
رتبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشل ۲. پایگاه، پایه، جاه، درجه، مرتبه، مقام، منزلت
-
تسع
دیکشنری عربی به فارسی
نهمين , نهمين مرتبه , يک نهم , درنهمين درجه
-
stair
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پله، پلکانی، نردبان، پله کان، مرتبه، درجه
-
منصب
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایگاه، جاه، درجه، قدر، مرتبه، مقام ۲. پیشه، سمت، شغل، کار
-
مثابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی:مثابة] masābat ۱. جایگاه؛ قدر؛ مرتبه؛ منزلت.۲. حد؛ اندازه؛ درجه.