کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوح
/nuh/
معنی
هفتادویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوح
فرهنگ نامها
(تلفظ: nuh) (عربی) سورهی هفتاد و یکم از قرآن کریم دارای بیست و نه آیه ؛ (در اعلام) نام یکی از پیغمبران اولوالعزم که نسبتش به آدم میرسد ؛ (واژهی نوح در عبری به معنی ' راحت ' می باشد) .
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِ) لبلاب . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (برهان قاطع). عشقه . گیاهی که بر درخت پیچد. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). حبل المساکین . (برهان قاطع).
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) ابن اسدبن سامان خداة. به سال 204 هَ . ق . از طرف مأمون امیر سمرقند شدو در سفری که مأمون به خراسان کرد به خلیفه پیوست و در رکاب وی به بغداد رفت ، و بعد از آن به سال 237 والی ماوراءالنهر شد و تا سال 245 (که سال درگذشت اوست ) در این منصب ...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) ابن محمد طوسی سمنانی ، ملقب به لسان الدین . از فقهای قرن هشتم هجری است و در شیراز درگذشته است . رجوع به شدالازار ص 395 شود.
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) ابن مصطفی حنفی رومی ، نزیل مصر. از ادبا وفقهای متصوف قرن یازدهم هجری است . او راست : البلغة المترجم فی اللغة. الفوائد المهمة فی اشتراط اسلام اهل السنة. الکلمات الشریفة فی تنزیه ابی حنیفه من الترهات السخیفة. نتائج النظر فی حواشی الدرر، و ...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) ابن منصوربن نوح بن نصر سامانی ، ملقب به الرضی و مکنی به ابوالقاسم . از امرای سلسله ٔ سامانی است . به سال 353 هَ . ق . در بخاراولادت یافت و در سال 365 به دوران نوجوانی در ماوراءالنهر جانشین پدر شد و چون به خلاف صوابدید ابوالحسن سیمجور، وز...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) ابن نصربن احمد سامانی ، ملقب به امیر الحمید و مکنی به ابومحمد. از پادشاهان ساسانی است . به سال 331 هَ . ق . به جای پدر در بخارا بر تخت حکمرانی ماوراءالنهر جلوس کرد. در عهد امارت وی فتنه ها پدید آمدتا بدانجا که چند گاهی از تاج و تخت جدا ش...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) در تفاسیر و تاریخ های اسلامی نسب او را چنین نوشته اند: ابن لمک بن متوشلخ بن اخنوخ بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم ، وگویند وی پس از ادریس به پیامبری رسید و چون پس از نهصدوپنجاه سال دعوت ، از قوم او بیش از 80 تن ...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (اِخ ) سوره ٔ هفتادویکمین است از قرآن پیش از سوره ٔ جن و پس از معارج و آن بیست وهشت آیت و مکی است و آغاز آن این است : انا ارسلنا نوحاً.
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . (ع ص ، اِ) ج ِ نائحة. (از اقرب الموارد).
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . [ ن َ ] (ع مص ) نوحه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ). گریه و ماتم نمودن به آواز بلند بر شوی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). به بانگ بلند و عویل و جزع گریستن بر شوی خود. (از اقرب الموارد). نواح . نیاحة. مناحة. (متن اللغة) (اقرب الموا...
-
نوح
لغتنامه دهخدا
نوح . [ ن ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نائحة. رجوع به نائحة شود .
-
نوح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عبری] nuh هفتادویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه.
-
واژههای مشابه
-
نُوحٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يکي از پيامبران اولوالعزم الهي عليه و علي نبينا السلام