کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نواهس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نواهس
لغتنامه دهخدا
نواهس . [ ن َ هَِ ] (ع ص ، اِ) ظاهراً ج ِ ناهسه است ، اما در فرهنگهای عربی ِ به دسترس ما چنین جمعی دیده نشد : به ضیافت خانه ٔ عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456). و رجوع به نَهْس شود.
-
جستوجو در متن
-
لواحس
لغتنامه دهخدا
لواحس . [ ل َ ح ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لاحس : به ضیافتخانه ٔ عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456).
-
ضیافت خانه
لغتنامه دهخدا
ضیافت خانه . [ ف َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )مهمانخانه : به ضیافت خانه ٔ عقارب نواهس و حَیّات لواحس بشتافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456).از ضیافت خانه ٔ درد تو دل نومیدنیست هر نصیبی زآن سر خوان با جگرخواران رسید. کمال خجندی .
-
عقارب
لغتنامه دهخدا
عقارب . [ ع َ رِ ] (ع اِ) ج ِ عَقرب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عقرب شود : دبیب عقارب بلا و صریر جنادب هوا بیفتاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 436). به ضیافتخانه ٔ عقارب نواهس و حیات لواحس شتافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456). || سخن چینیها...