کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نواخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نواخته
/navāxte/
معنی
۱. نوازششده.
۲. خیر و خیرات.
۳. انعام.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نواخته
لغتنامه دهخدا
نواخته . [ ن َ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) تسلی داده شده . دستگیری شده . مهربانی کرده شده . (ناظم الاطباء). نوازش کرده شده . مورد نوازش و اکرام و تفقد قرارگرفته . نعت مفعولی از نواختن است . رجوع به نواختن شود.- نواخته داشتن ؛ نواختن . نوازش کردن : وزارت مرا...
-
نواخته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) [قدیمی] navāxte ۱. نوازششده.۲. خیر و خیرات.۳. انعام.
-
جستوجو در متن
-
نقاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نقّارَة] (موسیقی) naq[q]āre نوعی طبل که با دو چوب باریک نواخته میشود.
-
strike up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتصاب کنید، نواخته شدن، نواختن
-
نانواخته
لغتنامه دهخدا
نانواخته . [ ن َ ت َ /ت ِ ] (ن مف مرکب ) نوازش ناشده . نوازش ندیده . || نانوازیده . مقابل نواخته . رجوع به نواخته شود.
-
قیژک
واژهنامه آزاد
قیژک یا قیچک از سازهای زهی موسیقی ایرانی است که مانند کمانچه با آرشه نواخته می شود. قیژک در سیستان و بلوچستان نواخته می شده است
-
کراوغلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (موسیقی) [قدیمی] kor'oqli قطعهای ضربی که در مقدمۀ ماهور نواخته میشد.
-
marcato 2 (it.), marcando 2 (it.)
برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کیفیت تنی که متمایز و واضح نواخته میشود
-
دهرود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دهرود› (موسیقی) [قدیمی] dahrud سازی که ده زه داشته باشد. Δ میگویند باربد این ساز را مینواخته.
-
march
گامآهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] قطعهای موسیقی که با ضرب نواخته میشود و برای برگزاری رژه طراحی شده است
-
مترنم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَرنّم] mote(a)rannem ۱. در حال خوانده یا نواخته شدن.۲. کسی که آواز میخواند.
-
marcato 1 (it.), marcando 1 (it.)
اجرای برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] شیوهای در اجرای نغمات که در آن نتها متمایز و واضح نواخته میشوند
-
arpeggiation2
چنگسانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] صدای حاصل از آکوردی که به شیوۀ چنگسان نواخته میشود
-
left-hand pizzicato
زخمهای دست چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که با یکی از انگشتان دست چپ نواخته میشود