کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نواختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
الت موسیقی نواختن
دیکشنری فارسی به عربی
مسرحية
-
مناسب برای نواختن یا خواندن باچنگ
دیکشنری فارسی به عربی
غنائي
-
جستوجو در متن
-
ضد ضرب
واژهنامه آزاد
اصطلاحی در نواختن تبل(ضرب) بر عکس نواختن یک ریتم در هر سازی
-
nivation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نواختن
-
نوازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) navāzidan = نواختن
-
ساز زدن
واژگان مترادف و متضاد
نواختن، نوازندگی کردن
-
keyboard instrument, keyboard 1
ساز شستیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازی که برای نواختن آن از یک یا چند ردیف شستی استفاده میشود
-
jazzing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جازین، جاز نواختن
-
cymbal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشانه، سنج، با سنج نواختن
-
jazzes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاز، جاز نواختن
-
چهارمضراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ‹چارمضراب› (موسیقی) ča(ā)hārmezrāb نوعی آهنگ موسیقی و نواختن ساز.
-
خوش نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xošnavāz ماهر در نواختن ساز.
-
jazzed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jazzed، جاز نواختن
-
strike up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتصاب کنید، نواخته شدن، نواختن
-
زِلِنگ و زولونگ
فرهنگ گنجواژه
صدای نواختن موسیقی یا زنگوله.