کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوآوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نوآوری
مترادف و متضاد
ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی
فعل
بن گذشته: نوآوری کرد
بن حال: نوآوری کن
دیکشنری
imagination, ingenuity, initiative, innovation, originality
-
جستوجوی دقیق
-
innovation
نوآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] اختراع یا ایدهای نو که در عمل به کار گرفته شود و ارزشافزا باشد
-
نوآوری
لغتنامه دهخدا
نوآوری . [ ن َ / نُو آ وَ ] (حامص مرکب ) عمل نوآور. ابتکار. ابداع . بدعت گذاری .
-
نوآوری
واژگان مترادف و متضاد
ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی
-
نوآوری
واژهنامه آزاد
پذیرش و کاربرد روش ها و دانش جدید، شامل توانایی یک سازمان برای پذیرش یا خلق عقیده ای جدید و کاربرد این عقاید در توسعه و اصلاح محصولات، خدمات، رویه ها و فرآیندهای کاری جدید می باشد.
-
نوآوری
واژهنامه آزاد
ایده ، ابداع
-
واژههای مشابه
-
innovation system
نظام نوآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] شبکهای از نهادهای خصوصی و عمومی که فعالیتها و تعاملاتشان زمینهساز شکلگیری و اصلاح و انتشار و ورود فنّاوریهای نو میشود
-
social innovation
نوآوری اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فعالیتی آگاهانه و ارادی که به ابداع در موضوعهای اجتماعی یا تغییر در چینش آنها برای حل مشکلات یا گسترش مرزبندیها میانجامد
-
open innovation
نوآوری باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] هر نوآوری که در آن خاستگاه اندیشههای خلاق و ارزشمند ممکن است درون یا بیرون سازمان باشد و بهرهبرداری از آن هم ممکن است در درون یا بیرون از سازمان صورت گیرد
-
incremental innovation
نوآوری تدریجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] بهبود اندک اما مهم و پیوسته در محصولات یا فرایندها
-
technological innovation
نوآوری فنّاورانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] هر نوآوری که بر پایۀ فنّاوری انجام شود
-
architectural innovation
نوآوری معمارانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] هر نوآوری که اساس دانش اجزا و مفاهیم پایه در آن کمابیش ثابت مانده باشد، اما دانش پیوند میان اجزای آن دگرگون شده باشد
-
innovation management, managing innovation
مدیریت نوآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] برنامهریزی و سازماندهی و هدایت و واپایش فرایند نوآوری از بروز اندیشۀ خلاق آغازین تا ارزشافزایی و رسیدن به محصول نهایی
-
innovation intermediary
واسط نوآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] عامل تسهیلکنندۀ روابط میان نهادهای فعال در درون نظامهای نوآوری
-
innovation process
فرایند نوآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] زنجیرهای از فعالیتهای هدفمند و تکرارپذیر که زمینهساز بروز نوآوریهاست