کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه هارتی و نه پارتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نه هارتی و نه پارتی
لغتنامه دهخدا
نه هارتی و نه پارتی . [ ن َ ی ُ ن َ ] (ق مرکب ) در تداول ، بی مقدمه . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
نُهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه نُهتایی
-
nonet 2
نُهسرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای نُه خواننده یا نُه نوازنده تصنیف شده باشد متـ . نُهنوازی
-
نُهنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نُهسرایی
-
nonet 1
گروه نُهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروه موسیقی شامل نُه اجراکننده متـ . نُهتایی
-
جستوجو در متن
-
پارتی بازی
لغتنامه دهخدا
پارتی بازی . (حامص مرکب ) (از پارتی کلمه ٔ فرانسوی و بازی فارسی ) تعصب و دسته بندی پیش بردن قصدی را.
-
هارتی
لغتنامه دهخدا
هارتی . (اِخ ) ژرژلویی . عالم کشاورزی آلمان که به سال 1764 م . در گلادنباخ نزدیک ماربورگ متولد شد و در سال 1837 در برلن درگذشت . آثار عمده اش عبارتند از: دستور نگهداری جنگلها (1781) و آزمایش های طبیعی درباره ٔ بازده بین نیروی مولد حرارت و وزن چوب جنگ...
-
پارتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: party] pārti نوعی مهمانی به سبک غربی همراه با رقص و موسیقی که معمولاً با حضور جوانان برگزار میشود.
-
پارتی نیوم
لغتنامه دهخدا
پارتی نیوم . (فرانسوی ، اِ) فلزی مخلوط از آلومینیوم و تونگستن و مانیزیوم که بعلت سبکی و صلابت در ساختمان اتومبیل بکار رود.
-
partisans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتی ها، پارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند
-
party girl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دخترانی که پارتی و مهمانی های شبانه میروند، فاحشه
-
گاردن پارتی
لغتنامه دهخدا
گاردن پارتی . [ دِ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) جشن عمومی . بساط تفریح که در پارکها و باغهای بزرگ بر پا دارند.
-
پارتی نیک
لغتنامه دهخدا
پارتی نیک . [ ک ُ ] (اِخ ) شهری به صقلیه از ایالت پالرم بر ساحل بحر، دارای 21600 تن سکنه و کارخانه های ابریشم بافی است .