کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه نه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نه نه
لغتنامه دهخدا
نه نه . [ ن َ ن َ / ن َ ن ِ ] (اِ) ننه . رجوع به ننه شود.
-
واژههای مشابه
-
نُهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه نُهتایی
-
nonet 2
نُهسرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای نُه خواننده یا نُه نوازنده تصنیف شده باشد متـ . نُهنوازی
-
نُهنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نُهسرایی
-
nonet 1
گروه نُهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروه موسیقی شامل نُه اجراکننده متـ . نُهتایی
-
واژههای همآوا
-
نحنح
لغتنامه دهخدا
نحنح . [ ن َ ن َ ] (ع ص ) بخیل . (ناظم الاطباء). بخیل لئیم . (از اقرب الموارد). ج ، نحانح ، نحانحة. || نحنح النفس ؛ طیب النفس . (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال : ما انا بنحنح النفس عن کذا؛ ای ما انا بطیب النفس عنه . (از اقرب الموارد).
-
نهنه
لغتنامه دهخدا
نهنه . [ ن َ ن َه ْ ] (ع اِ) جامه ٔ تنگ بافته . (آنندراج ) (منتهی الارب ). ثوب رقیق النسج . (متن اللغة) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
تسعة
دیکشنری عربی به فارسی
عدد نه , نه عدد , نه تا , نه نفر , نه چيز , نه تايي
-
nine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نه، نه نفر، نه تا، نه عدد، نه چیز، نهتایی، عدد نه
-
بيت الکلب
دیکشنری عربی به فارسی
درلا نه سگ زيستن , درلا نه زيستن , درلا نه قرارقراردادن , لا نه کردن , لا نه سگ يا روباه
-
ها
لغتنامه دهخدا
ها. (ق ) (در تداول ) آری ؛ در مقابل نه : یا ها یا نه . نه ها، نه ، نه . نه ها گفت نه نه ؛ یعنی هیچ نگفت : پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه .
-
میان بالا
لغتنامه دهخدا
میان بالا. [ یام ْ ] (ص مرکب ) مرد متوسطقامت . (آنندراج ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). میانه بالا. میانه قد. آنکه قدش نه بلند باشد نه کوتاه . متوسطقامت . (از یادداشت مؤلف ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). ربعه . که قدی متوسط نه بلند و...