کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نهول
لغتنامه دهخدا
نهول . [ ن ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهل . رجوع به ناهِل شود.
-
واژههای همآوا
-
نحول
لغتنامه دهخدا
نحول . [ ن ُ ] (ع اِمص ) لاغری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). خشکی . (ناظم الاطباء). نزاری . هزال . ضعف : و از موجب ذبول و نحول او تجسسی نمود. (سندبادنامه ص 189).تو به دو رکعت نماز آئی ملول من به پانصد درنیایم در نحول . مو...
-
نحول
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) لاغر شدن . 2 - نزار گردیدن . 3 - (اِمص .) لاغری ، نزاری ، ضعف .
-
نحول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] nohul لاغر شدن؛ لاغری.
-
جستوجو در متن
-
ناهل
لغتنامه دهخدا
ناهل . [ هَِ ] (ع ص ) شتر نخست آب خورنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، نواهل ، نهال ، نهل ، نهلة، نهول ، نهلی . || شتر گرسنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || عطشان . (معجم متن اللغة). تشنه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسما...