کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهفتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آشکارایی
واژگان مترادف و متضاد
آشکاری، بداهت، روشنی، صراحت، وضوح، هویدایی ≠ پوشیدگی، نهانی، نهفتگی
-
temporary carrier
حامل موقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] حاملی که فقط در طول دورۀ نهفتگی ریزاندامگان را حمل میکند و با بروز عوارض بالینی درمان میشود
-
کمون
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پنهان داشتن . 2 - (اِمص .) پوشیدگی ، نهفتگی .
-
احتضان
دیکشنری عربی به فارسی
خوابيدن روي تخم , بر خوابش , جوجه کشي , دوره نهفتگي ياکمون
-
خفا
واژگان مترادف و متضاد
اختفا، پنهان، پنهانی، پوشیدگی، خفیه، ناپیدایی، نهان، نهانی، نهفتگی ≠ ظاهر، ظهور، پیدا
-
ظهور
واژگان مترادف و متضاد
بروز، پدید، پیدایی، پیدایش، تجلی، جلوه، طلوع، وقوع، هویدایی ≠ پوشیدگی، غروب، غیبت، نهفتگی
-
بطون
واژگان مترادف و متضاد
۱. بطنها ۲. نهان، پوشیدگی، نهفتگی ۳. نهان شدن ≠ ظهور ۴. شکمها ۵. رحمها، زهدانها
-
latencies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تأخیرها، پوشیدگی، نهفتگی، رکود، پنهانی، ناپیدایی، دوره کمون، دوره عکس العمل، مرحله پنهانی
-
latency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاخیر، پوشیدگی، نهفتگی، رکود، پنهانی، ناپیدایی، دوره کمون، دوره عکس العمل، مرحله پنهانی
-
مختباء
لغتنامه دهخدا
مختباء. [ م ُ ت َ ب َءْ ] (ع اِ)جای پنهانی و نهفتگی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به مختبی ٔ و اختباء شود.
-
مساترة
لغتنامه دهخدا
مساترة. [ م ُت َ رَ ] (ع مص ) با کسی چیزی را پوشیدن . (المصادر زوزنی ). با کسی چیزی پوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) پوشیدگی و نهفتگی . (ناظم الاطباء).
-
عفة
لغتنامه دهخدا
عفة. [ ع ِف ْ ف َ ] (ع مص ) به معنی مصدر عَفاف است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از حرام بازاستادن و پرهیزگاری کردن . (مقدمة اللغةمیر سیدشریف جرجانی ). نهفتگی کردن . (المصادر زوزنی ). بازایستادن از زشتی . (دهار). رجوع به عَفاف شود.
-
کوغ
لغتنامه دهخدا
کوغ . (اِ) به معنی درون شدن و اندرون رفتن باشد. (برهان ) (آنندراج ). به معنی درون شدن است . (انجمن آرا). درشدن . (فرهنگ رشیدی ). رفتن اندرون . || پوشیدگی و نهفتگی . (ناظم الاطباء).
-
کمون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] komun ۱. پنهان شدن؛ پوشیده شدن؛ مخفی شدن.۲. در نهان بودن.۳. (اسم) (پزشکی) دورۀ نهفتگی بیماری؛ فاصلۀ بین ورود عامل بیماریزا به بدن و نمایان شدن نخستین علائم بیماری.
-
غیبوبت
فرهنگ فارسی معین
(غَ بَ) [ ع . غیبوبة ] 1 - (مص ل .) ناپدید شدن ، نهان شدن . 2 - فرو شدن آفتاب . 3 - (اِ مص .) نهفتگی . 4 - غروب (ستارگان ). 5 - مفارقت ، جدایی .