کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهشتهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
deposition
نهشتهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرنوع تغییر شکل مواد فرهنگی، مانند دستساختهها و پدیدارها، از صورت اولیه به صورتی که در یک بافت باستانشناختی یافت میشود
-
واژههای مشابه
-
deposit 2
نهشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هرنوع مادۀ موجود در زمین سست یا سخت که براثر فرایند یا عاملی طبیعی انباشته شده باشد
-
نهشته
واژهنامه آزاد
هرنوع ماده ی موجود در زمین سست یا سخت که بر اثر فرایند یاعاملی طبیعی انباشته شده باشد
-
گذاری
لغتنامه دهخدا
گذاری . [ گ ُ ] (ص نسبی ) گذرنده . عبورکننده : چه آن سوگند و چه باد گذاری چه آن زنهار و چه ابر بهاری . (ویس و رامین ).مرا تنها بماند ایدر به خواری چو خان رهگذر مرد گذاری . (ویس و رامین ).نگر تا هیچگونه غم نداری که تیمار جهان باشد گذاری .(ویس و رامین ...
-
residual deposit
نهشتۀ بازماندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] 1. مواد بازمانده از هوازدگی درجا 2. کانسار تشکیلشده در رُس براثر تبدیل ترکیبهای فلزی، مانند منگنز، آهن، سرب یا روی به شکلهای اکسید ناشی از هوازدگی سطحی یا نزدیک به سطح
-
structured deposition
نهشتۀ ساختاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نهشتهای که در آن دستساختهها و دیگر مواد فرهنگی از الگوی چیدمانی معینی برخوردار است
-
votive deposit
نهشتۀ نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محیط باستانشناختی کشف پیشکش نذری و دفینۀ نذری و پیشنذر و دیگر انواع اشیای نذری
-
till
یخنهشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رسوبهای سست و جورنشده (unsorted) و بدون چینهبندی که مستقیماً براثر آب شدن یخ در یخسار، برجای مانده باشد
-
کلاه گذاری
لغتنامه دهخدا
کلاه گذاری . [ ک ُ گ ُ ] (حامص مرکب ) کلاه سر کسی گذاشتن . (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). عمل کلاه گذار. و رجوع به کلاه گذار و ترکیب کلاه سر کسی گذاشتن ذیل کلاه شود.
-
embouchure (fr.), lip 1
لبگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روش گذاشتن دهان و لب بر روی برخی سازها بهخصوص فلوت و سازهای بادیِ زبانهدار و برنجی
-
blotting, blot transfer
لکهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هریک از روشهای انتقال مولکولهای پروتئین رِنا یا دِنا از ژل الکتروکوچی به یک غشای نازک
-
cathexis
مایهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، صرف انرژی روانی بر روی موضوعهای مختلف، مانند آرزو، خیال، افراد، هدف، فکر، گروه اجتماعی و خویشتن
-
bookmarking
نشانکگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل گذاشتن نشانک در جاهایی از متن
-
alienation
فاصلهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] فرایندی در تئاتر حماسی برشت که در آن با استفاده از عناصر متعدد، ازجمله نور و موسیقی و نحوۀ بازی، از غرقه شدن تماشاگر و بازیگر در نمایش جلوگیری میشود