کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نهراب
دیکشنری فارسی به عربی
خندق
-
جستوجو در متن
-
ditch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندق، راه آب، حفره، مغاک، نهرآب، گودال کندن
-
خندق
دیکشنری عربی به فارسی
خاکريز , سد , بند , نهر , ابگذر , مانع , خندق , حفره , راه اب , نهراب , گودال کندن , ديواري که براي جلوگيري از اب دريا مي سازند (در هلند) , اب بند , بند اب
-
حسن آباد
لغتنامه دهخدا
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در 24هزارگزی خاور نهرآب و 2هزارگزی شمال راه فرعی سنجابی به نهرآب . کوهستانی و سردسیر است . 100 تن سکنه سنی - کردی دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ...
-
کوهسارات
لغتنامه دهخدا
کوهسارات . (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مینودشت که در شهرستان گرگان واقع است . این دهستان در جنوب و جنوب شرقی مینودشت قرار دارد و هوای آن سردسیر است . از 40 آبادی تشکیل شده است و در حدود 12000 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارت است از: دوزین ، قلعه قافه ...
-
ده سرخ
لغتنامه دهخدا
ده سرخ .[ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نهرآب . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از چشمه های کوچک متعدد راه آن تابستان اتومبیل می توان برد. ساکنین از ایل ولدبیگی هستند. (از فرهنگ جغراف...
-
قبادی
لغتنامه دهخدا
قبادی . [ ق ُ ] (اِخ ) نام دهستانی است که ییلاق طایفه ٔ قبادی است محدود است از طرف شمال به دهستان جوانرود از طرف جنوب و باختر به دهستان باباجانی از طرف خاور به دهستان ولدبیگی . طول دهستان در حدود 15 وعرض آن 10 کیلومتر است . دهستان قبادی در طول دره ای...
-
کانی پاشا
لغتنامه دهخدا
کانی پاشا. (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان واقع در 14هزارگزی خاور نهر آب و یک هزارگزی شمال راه فرعی نهرآب بسنجابی . ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر، و دارای 150 تن سکنه از چشمه مشروب میشود، محصولاتش غلات ، لبنیات ، برنج ، ...
-
نیرش
لغتنامه دهخدا
نیرش . [ ن َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . در 8هزارگزی جنوب نهرآب و 6هزارگزی قلعه ٔ میرآباد، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه های متعدد، محصولش غلات ، لبنیات ، برنج ، ذرت ، گردو...
-
رئیس
لغتنامه دهخدا
رئیس . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه واقع در 24هزارگزی جنوب خاوری نهرآب . سکنه ٔ آن 150 تن .آب آن از زه آب رودخانه ٔ شاینگان تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و حبوب است . راه مالرو دارد و تابستان از طری...
-
علی آباد
لغتنامه دهخدا
علی آباد. [ ع َ ](اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه واقع در 29 هزارگزی خاور نهرآب و 10 هزارگزی روانسر. ناحیه ایست دامنه و سردسیر، و دارای 75 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و حبوبات است . ا...
-
چپه
لغتنامه دهخدا
چپه . [ چ َپ ْ پ َ / پ ِ ] (ص ) کسی را گویند که پیوسته کارها را بدست چپ کند. (برهان ) (آنندراج ). کسی که با دست چپ کار میکند. (ناظم الاطباء). چپه دست . (ناظم الاطباء). چپ . چپ دست . اعسر. آنکه با دست چپ کار دست را کند. (شعوری ). چپل . رجوع به چپ و چپ...
-
خانم آباد
لغتنامه دهخدا
خانم آباد. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان ، واقع در32 هزارگزی خاور نهرآب و 12 هزارگزی روانسر، این ده از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات و لبنیات و توتون و حبوبات است . اهالی به زراعت و گله داری گذران میکنند و را...