کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهداء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نهداء
لغتنامه دهخدا
نهداء. [ ن َ ] (ع ص ، اِ) ریگ توده ٔ بلند. (منتهی الارب ). رملة مشرفه . (اقرب الموارد) (متن اللغة).
-
نهداء
لغتنامه دهخدا
نهداء. [ ن َ ] (ع ص ) دختر پستان برآمده . (ناظم الاطباء). ج ، نُهد.
-
جستوجو در متن
-
نهد
لغتنامه دهخدا
نهد. [ ن ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نهداء. (ناظم الاطباء).
-
ذونهدی
لغتنامه دهخدا
ذونهدی . [ ] (اِخ ) ابن القرطبه ، فی مقصوره و ممدوده (فعلی ) و (فعلاء) باختلاف معنی ، ذونهدی موضع. و امراءة نهداء عظیمة النهدین و ارض نهداء، کریمة مرتفعة - انتهی کلامه . (المرصع). و هم در حاشیه ٔ المرصع خطی آمده است : ذویهدی بیاء فی اوله ذکره عالم ال...
-
ناهد
لغتنامه دهخدا
ناهد. [ هَِ ] (ع ص ) زن برآمده پستان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). دختر نارپستان . (برهان قاطع) (آنندراج ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). کنیزک پستان از جای برخاسته . (دهار). کنیزک که پستانش از جای برخاسته بود. (مهذب الاسماء). دخت...