کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهان و آشکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نهان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخف
-
نهان داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تنکر
-
نهان بین
دیکشنری فارسی به عربی
عراف
-
cryptic layering
لایهبندی نهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایهبندی ناشی از تغییرات ترکیب کانیها از پایین به بالا در یک توالی سنگ آذرین لایهای
-
still imagery steganography
نهاننگاری تصویرساکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] پنهان کردن پیام محرمانه در داخل تصاویر رقمی
-
video steganography
نهاننگاری تصویرمتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] ارسال پیام محرمانه با استفاده از دادههای ویدیویی بهعنوان رسانۀ پوششی
-
digital steganography
نهاننگاری رقمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] پنهان کردن اطلاعات رقمی ازطریق درج دادههای پیغام محرمانه در داخل دادههای پیغام عادی
-
audio steganography
نهاننگاری صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] جا دادن پیغام محرمانه در نشانکهای صوتی رقمی
-
latent viral infection
عفونت نهان ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] عفونتی که در آن تا زمان فعال شدن ویروس، ذرات ویروس عفونی قابل تشخیص نیستند
-
چیز نهان شده
دیکشنری فارسی به عربی
مخبا
-
information-theoretically secure steganography
نهاننگاری نظریهاطلاعاتیامن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی نهاننگاری که در آن امنیت سامانهها در صورت تأمین یکی از ویژگیهای کاملاًامن یا آماریامن برقرار میشود
-
جستوجو در متن
-
آشکار
لغتنامه دهخدا
آشکار. [ ش ْ / ش ِ ] (ص ، ق ، اِ) (از پهلوی آشکاراک ) ظاهر. بارز. مشهود. مرئی . روشن . هویدا. پیدا. پدید. پدیدار. مکشوف . جلی . جلیه . واضح . عیان . محسوس . مقابل مخفی ، پنهان ، نهان ، ناپیدا، ناپدید، نهفته : ازو دان فزونی ازو دان شماربد و نیک نزدیک ...
-
جَهر و عَلَن
فرهنگ گنجواژه
آشکار و نهان.
-
خُفیه و پیدا
فرهنگ گنجواژه
آشکار و نهان.
-
سِرو عَلَن
فرهنگ گنجواژه
آشکار و نهان.