کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نهاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: na(e)hāle) (در قدیم) نهال ، ← نهال .
-
seedlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهال ها، جوانه، نهال تخمی، جوانه کوچک درخت
-
درخت کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) deraxtkāri درخت کاشتن؛ کاشتن نهال؛ نهالکاری.
-
seedling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهال، جوانه، نهال تخمی، جوانه کوچک درخت
-
فسیل
فرهنگ فارسی عمید
[عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] fasil نهال.
-
دارخال
لغتنامه دهخدا
دارخال . (اِ) نهال نونشانده و نهال پیوندناکرده . قلمه ٔ درخت . (انجمن آرا).
-
اغراس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'aqrās نهالها؛ درختها.
-
فسیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فسیلَة، جمع: فسیلات] [قدیمی] fasile نهال خرما.
-
بنتا
واژهنامه آزاد
(کردی) نهال.
-
مومه
لغتنامه دهخدا
مومه . [ مو م َ / م ِ ] (اِ) نهال خرد که از بن ریشه ٔ درختی روید و باغبان آن را با کمی ریشه جدا کند و جای دیگر نشاند. کردو. نهال . نهال خرد. نهال کوچک ریشه دار. (یادداشت مؤلف ). موما (در تداول مردم آذربایجان ). و رجوع به نهال شود. || قلمه . (یادداشت...
-
nursery stock
محصول نهالستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انواع نهال تولیدشده در نهالستان
-
درخت
واژگان مترادف و متضاد
دار، شجر، نهال
-
شجر
واژگان مترادف و متضاد
درخت، درختچه، نهال
-
رزبن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] razbon درخت انگور؛ نهال رز.
-
تیلَک
لهجه و گویش بختیاری
tilak نشا، نهالِ هر نوع درخت.